«دیدگاه بدبینانهای در مورد انسان وجود دارد. مردم تصور میکنند که انسانها بهطور ذاتی خودخواه، خودبرتربین و خودپرست هستند. این دید منفی همیشه وجود دارد که انسانها فقط به خودشان اهمیت میدهند و به هیچکس، هیچ کمکی نمیکنند و صدقه ای نمیدهند، مگر اینکه مجبور باشند. درست است که بعضی مواقع مردم خودخواه و خودبرتربین میشوند؛ اما وقتی به جهان بنگری، میبینی که مقدار فوقالعاده، بیاندازه و شگفتانگیزی از سخاوت، بخشش و مروت در این دنیا وجود دارد.» این صحبتهای دکتر مایکل نورتون (به انگلیسی: Michael Norton)، روانشناس، نویسنده و استاد دانشگاه هاروارد است. درست است که عمل صدقه در دنیا بسیار اتفاق میافتد، اما آیا بهتر نیست که پول و زمانی را که صرف صدقه دادن و کمک به دیگران میکنیم، صرف خودمان برای داشتن زندگی شادتر، زیباتر و لذتبخشتر نماییم؟ در این بخش از مطالب ویتارو، قصد داریم با کمک جدیدترین تحقیقات علمی و غیرعلمی، پاسخ این سؤال را بیابیم و دریابیم که مغز بیولوژیک ما چه واکنشی به صدقه دادن نشان خواهد داد.
صدقه و خوشحالی از منظر مایکل نورتون
ما در ویتارو، مطالبی در مورد سود و زیان داراییهای مادی، مانند «پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی»، «پول خوشبختی نمیآورد» و «معایب متولد شدن در یک خانواده ثروتمند» کارکردیم. در این یادداشتها تا حدودی به سؤال کلیشهای آیا پول خوشبختی میآورد، پاسخ داده شد. محوریت هر سه یادداشت بالا، بر خود فردی متمرکز بود. یعنی آیا پول میتواند به ما کمک کند که بتوانیم با هزینه کردن آن بر خود به خوشبختی و شادی برسیم یا خیر. حال در این یادداشت قصد داریم اثرات صدقه و هدیه و هزینه کردن همان پول برای دیگران را درک کنیم.
مایکل نورتون میگوید: «من تعجب میکنم که هنوز مردم فکر میکنند، میتوانند با خرید کردن به خوشحالی واقعی برسند. ما تلاش میکنیم که به مردم نشان دهیم، پولهایی که خرج خودمان میکنیم، فایده چندانی برایمان ندارند.» مایکل نورتون میخواهد به ما بگوید که اگر ما هدفمان از خرید، خوشحال کردن خودمان است، بهتر است دست نگهداریم. زیر راههای بهتری برای خرج کردن آن پول وجود دارد که شادی بسیار بیشتری را نیز به زندگیمان تزریق میکند.
دکتر نورتون وقتی به مردم میگوید که صدقه و اهدای پول باعث به وجود آمدن احساس شادی و خوشحالی میشود، کسی چندان تعجب نمیکند. زیرا همه آنها این حس را تجربه کردهاند. مفهوم صدقه و هدیه، مفهومی است که اکثر مردم آن را درک میکنند و هیجانی را که موقع انجام این کار داشتهاند، بهخوبی به خاطر میآورند. اما مسئله اینجاست که صدقه دادن اتفاق رایجی در زندگی ما نیست. بیشتر مواقع، ما بهجای اینکه به دیگران هدیه دهیم، برای خودمان هزینه میکنیم. بنابراین مسئله صدقه دادن باید به یک نوع عادت تبدیل شود تا ما به انجام این معامله برد-برد تشویق شویم.
احساس مهم بودن با صدقه
احساس مهم بودن و انجام دادن کاری مهم در زندگی، یکی از دلایل اصلی به وجود آمدن احساس شادی، خوشبختی و خوشحالی در هنگام صدقه دادن است. همه ما میدانیم بخشندگی میتواند مفید باشد. اما وقتی ما به دیگران پول و زمان میبخشیم و صدقه میدهیم، بهواقع چه اتفاقی میافتد؟ برای پاسخ به این سؤال، به خانم جِنی سَنتی (به انگلیسی: Jenny Santi)، نویسنده کتاب پول شادیبخش، مراجعه میکنیم: «وقتی ما به یک شخصی کمک میکنیم، احساس شادی و رفعت فوقالعادهای به ما دست میدهد. این حس، پاداشی است که طبیعت به ما اهدا میکند. درست مانند زمانی که مشغول دویدن هستیم. در این زمان حس خوب و شادی در ما جریان پیدا میکند.»
علم حرف جنی سنتی را تائید میکند. وقتی ما ورزش میکنیم، مغز مواد شیمیایی خاصی را برای پاداش به ما آزاد میکند. اما آیا این موضوع برای صدقه و هدیه نیز میتواند صادق باشد؟ بهترین راه این است که به علوم تخصصی این حوزه، یعنی علوم اعصاب مراجعه کنیم و ببینیم که چه تحقیقاتی در این رابطه صورت گرفته است.
اولین آزمایش علمی
در سال 2006 میلادی، خورخه مول (به انگلیسی: Jorge Moll) و جوردن گِرَفمن (به انگلیسی: Jordan Grafman)، عصبپژوهان موسسه ملی سلامت (به انگلیسی: National Institutes of Health)، یک آزمایشی توسعه دادند که فعالیتهای عصبی ما را در هنگام صدقه دادن اندازهگیری کند. این آزمایش، جزء اولین مدارکی بود که نشان میداد، احساس هیجان و شادی که در هنگام صدقه دادن در ما ایجاد میشود، منشأ بیولوژیکی در مغز دارد.
در این آزمایش مشخص شد که دو مرکز در مغز وجود دارد که در هنگام صدقه دادن فعالیتش بیشتر میشود. این مراکز، مراکز لذت مغز هستند که ناحیه اول، تِگمِنتوم شکمی (به انگلیسی: Ventral Tegmental Area) و ناحیه دوم سابجِنوآل (به انگلیسی: Subgenual Area) نام دارد. این ناحیه، همان ناحیهای است که هنگام چشیدن غذای موردعلاقه و یا فکر کردن به شریک عشقی فعالیتش تشدید میشود. این آزمایش برای اولین بار در تاریخ، به ما مدرکی مبنی بر بیولوژیک بودن احساس شادی و خوشحالی ارائه داد. حال اگر بخشندگی واقعاً پاداش خوبی به ما میدهد، چطور همه ما میتوانیم این حس شادی و خوشی را تجربه کنیم؟
یکی از سؤالاتی که معمولاً مردم از دکتر نورتون میپرسند، این است: «به کجا باید صدقه بدهم و به چه کسی کمک کنم؟ به خیریه اهدا کنم یا به دوستان نزدیک و خانواده؟ یا شاید هم به یک نیازمند ناشناس در خیابان؟» نورتون بهصورت ساده پاسخ میدهد: «هیچ تفاوتی ندارد و همه اینها خوب هستند.» البته به نظر ما همیشه باید افراد نزدیک در اولویت باشند؛ زیرا چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. چیزی که مایکل میخواهد به ما برساند، این است که هر نوع صدقه و کمکی بهتر از هزینه کردن برای خود است.
مسئله دومی که از دکتر نورتون میپرسند، مسئله زمان است. مردم میپرسند: « آیا ما باید زمانمان را هم صدقه دهیم؟» مایکل در پاسخ میگوید: «تحقیقات نشان میدهد که صدقه زمان و وقت گذاشتن برای دیگران ما را خوشحالتر میکند؛ اما مشکل اینجاست که انجام این کار بسیار سخت است.» به عقیده مایکل، وقتی مردم وقت خود را انفاق میکنند، احساس شادی بیشتری نیز دریافت مینمایند. زیرا وقت ارزش بیشتری برای هر فرد دارد و چیزی است دستنیافتنی: «اگر نمیتوانی وقت صدقه بدهی، با اهدای پول جبران کن تا حداقل از یکی از امکانات بخشندگیات استفاده کرده باشی.»
چطور بهتر ببخشیم؟
ایران در حال حاضر، شاید در سختترین وضعیت تاریخی خود به سر میبرد. فکر نمیکنیم فقر مادی و فشارهای روحی که ملت ایران در قرن پانزدهم خورشیدی تحمل میکند، در تاریخ سابقه داشته باشد. شاید آن جمله معروف که هرکه در این وضعیت گلیم خودش را از آب بیرون بکشد، برد کرده، صحیح باشد. اما در این وضعیت، صدقه و کمک به دیگران میتواند اثر بزرگتری بر شادی و خوشحالی ما بگذارد. ما با انفاق مال و زمان در این برهه – حالا هرچه قدر هم که کم باشد – میتوانیم معامله برد-برد فوقالعادهای را جوش دهیم که هم وضعیت روحی خودمان را بهبود ببخشیم و هم وضعیت کلی جامعه را.
مایکل نورتون توصیه میکند هرماه، مبلغ یا زمان مشخصی را برای این کار در نظر بگیریم. به این صورت که وقت و درآمد ماهیانه را به سه بخش تقسیم کنیم. بخش اول، بخشی است که تنها برای خودمان خرج میشود. بخش دوم، بخشی است که با دیگران به اشتراک میگذاریم و بخش سوم، بخشی است که تنها به صدقه و کمک به دیگران اختصاصیافته است. اگر بتوانیم منابع بخش دوم و سوم را هرماه کمی افزایش دهیم، بخشندگی به یک عادت تبدیل خواهد شد. اما یک سؤال مهم: «وقتی صدقه و هدیه دادن تبدیل بهنوعی روتین شود، چطور میتوانیم مطمئن شویم که این حس خوشبختی ماندگار خواهد شد؟»
مایکل نورتون در این رابطه اذعان دارد: «خود خارج شدن پول از حساب، به ما احساس لذت و شعف نمیدهد.» این اظهارنظر مایکل کاملاً صحیح است. برای اینکه این عمل در زندگی ما تأثیر مثبتی داشته باشد، باید بافکر کارکنیم. بدانیم این پول یا وقت قرار است چگونه و به چه کسی برسد. قبل از کمک کردن به دیگران، ما باید بدانیم که چرا داریم این کار را انجام میدهیم. وقتی درک کنیم که این مقدار پول، دقیقاً آن مشکل شخص نیازمند را حل میکند، اثری که صدقه ما بر زندگیمان میگذارد، بسیار بهتر، مفیدتر و بزرگتر خواهد بود. مایکل از ما میخواهد که کمک کردنهایمان بهصورت تصادفی نباشد. او از ما میخواهد که برای هر صدقه کمی فکر کنیم. البته نباید این عمل به وسواس فکری و اندیشیدن بیشازحد بیانجامد. فقط قبل از کمک کردن به دیگران، باید بیندیشی و متوجه باشی که آیا این کمک تو، با ارزشها، باورها و اعتقادات درونیات سازگار است یا خیر.
نظر تو در رابطه با صدقه و کمک به دیگران چیست؟ آیا خود با دیدگاه علمی کمک کردن به دیگران موافقی؟ آیا این دید، نوعی خودخواهی انسان را نمیرساند؟ دیدگاهت را در بخش نظرات همین پست یا در شبکههای اجتماعی ما به آدرس @vitaroir ارسال کن و آن را با دوستانت به اشتراک بگذار. نظرات و سؤالاتی که برای ما ارسال میکنی محرک ما برای ادامه کار است. وقتی نظراتت را میخوانیم بسیار خوشحال میشویم. این بازخوردها مایه دلگرمی ماست و انگیزهٔ ما را برای رسیدن به هدفمان دوچندان میکند.
متشکریم که با ما همراه بودی، تا بعد.
این پست دارای یک نظر است
از هر دست بدهی ، از همان دست میگیری
این پاداش ما از انجام هرکار خوب است
حالا ما درموردش یک تاثیر عینی و آزمایش شده هم شنیدیم که انگیزه ره دو چندان میکند
ولی یادمون باشه که بدون ریا و منت و برای خدا انجام بدیم