امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی، هرکسی و با هر هویتی که بخواهد، میتواند کارشناس یا مشاور امور مالی شخصی شود. تنها با در اختیار داشتن یک تلفن هوشمند، همه میتوانند بدون هیچ تخصص و دانشی، برای عموم مردم بهصورت یکسان و با ریزترین جزئیات یک نوع دارو تجویز کنند. مسئله این است که در موضوعهای اقتصادی و بهخصوص امور مالی شخصی، نمیتوان همه انسانها را یکسان تصور کرد. برای مثال، نمیتوان به همه مردم پیشنهاد داد که سهم X را بخرند یا Y درصد از درآمد خود را پسانداز نمایند. همه ما در شرایط، موقعیتها و هدفگذاریهای متفاوتی قرار داریم؛ درنتیجه توصیههای یکسان به همه مردم، هیچ موقع نمیتواند اثری مثبت داشته باشد. این معضل باعث شده که تعداد باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی روزبهروز زیادتر شود. بنابراین ما تصمیم گرفتیم در این بخش از آموزشهای ویتارو، رایجترین باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی را مطرح و چرایی غلط بودن آنان را بیان کنیم.
امور مالی شخصی چیست؟
امور مالی (به انگلیسی: Finance) میتواند به سه بخش عمده تقسیم شود:
در این یادداشت ما قرار نیست پیرامون دو بخش اول، یعنی امور مالی عمومی و شرکتی توضیحی ارائه دهیم و تنها به باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی (به انگلیسی: Personal Finance) میپردازیم.
بهطورکلی امور مالی شخصی شامل همه فعالیتها و تصمیمهای مالی میشود که در سطوح فردی صورت میپذیرند. مدیریت پول، درآمد، پسانداز و سرمایهگذاری همگی در حوزه امور مالی شخصی قرار میگیرند. برای مثال اگر کسی درآمدش را مدیریت کند، وامی دریافت نماید و یا سهامی بخرد، یعنی تصمیمی در حوزه امور مالی شخصی گرفته است.
1. بدهی مطلقاً بد است.
بدهی همیشه طرفداران و منتقدان خودش را داشته است؛ بعضیها بدهی را یک اختراع مطلقاً خوب و بعضیها نیز آن را مطلقاً شیطانی میدانند. اگر بخواهیم صفر و صد به این قضیه بنگریم، معمولاً بدهکار نبودن بهتر از بدهکار بودن است. یعنی، اگر فایدهها و ضررهای بدهکار بودن را در دو کفه ترازو قرار دهیم، معمولاً کفه ترازو به سمت ضررهای بدهی سنگینتر میشود. اما واقعیت این است؛ تنها چیزی که اینجا باید مورد نکوهش قرار گیرد، مطلقنگری است.
بدهی در بسیاری از مواقعی که در بحران یا نیاز قرار داریم، میتواند به کمک ما بیاید و ما را از موقعیتهای سخت یا پیشبینینشده نجات دهد. ممکن است حادثهای برای ما رخ دهد و ما به پول نیاز داشته باشیم. یا کارخانه ما برای توسعه تجهیزاتش نیاز به نقدینگی دارد و برای تأمین این نقدینگی، باید وام دریافت کنیم. بنابراین بدهی ابزاری است که اگر بهموقع و فقط در مواقع نیاز از آن استفاده شود، بسیار کاربردی خواهد بود.
2. با پسانداز کم نمیشود سرمایهگذاری کرد.
دومین مورد از باورهای اشتباه در امور مالی شخصی بیفایده بودن سرمایهگذاری با سرمایه کم است. آلبرت انیشتین، فیزیکدان بزرگ آلمانی و یکی از بزرگتری نوابغ تاریخ بشریت، سود مرکب را بزرگترین اختراع بشریت میدانست. سود مرکب یکی از اساسیترین مفاهیم سرمایهگذاری است و بدون وجود این مفهوم، اصولاً سرمایهگذاری در بازارهای مالی بیمعنا میشود.
مفهوم سود مرکب بهدرستی این باور اشتباه را باطل میکند. اعجاز سود مرکب با سرمایهها و پساندازهای ناچیز مشخص میشود و این امر بارها به اثبات رسیده که قدمهای کوچک همیشه به قدمهای عظیمی میانجامد. برای کسب اطلاعات بیشتر، میتوانی به یادداشت «میلیاردر شدن با پسانداز روزانه 15 هزار تومان» مراجعه کنی.
3. بازارهای مالی ریسک زیادی دارند.
سومین مورد از باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی این است که بازارهای مالی ریسک زیادی دارند. وقتی میگوییم یک بازار ریسک زیادی دارد، باید مفهوم ریسک زیاد را روشنتر توضیح دهیم. بهترین راه برای این کار، مقایسه است. بسیاری تصور میکنند بانکها سود بدون ریسک پرداخت میکنند، اما آنها به این نکته توجه ندارند که سود بانک در بیشتر مواقع از نرخ تورم کمتر یا با آن برابر است. خود موضوع تورم منفی ریسک بزرگی محسوب میشود.
از آنطرف، بازارهای مالی به دلیل در اختیار داشتن ابزارهای تحلیلی فراوان، در مقایسه با مراکز شرطبندی و قمار، ریسک بسیار کمتری را شامل میشوند و اگر یک معاملهگر بازارهای مالی را درک و از ابزارهای موجود در آن بهدرستی استفاده کند، هیچوقت همه سرمایه خود را از دست نخواهد داد. بنابراین عاقلانهترین، کم ریسکترین و پربازدهترین انتخاب برای سرمایهگذاری، همین بازارهای مالی هستند.
4. طلا و دیگر فلزات امنترین مکان برای سرمایهگذاری هستند.
در دنیای سرمایهگذاری، ما چیزی به نام امنترین مکان برای سرمایهگذاری، نداریم. این جمله کاملاً ساختگی است. بالاتر توضیح دادیم که حتی با سرمایهگذاری در بانکها هم ممکن است گرفتار ریسک تورم شویم. همه مکانها و بازارهای سرمایهگذاری دارای نسبت مشخصی از ریسک هستند و به نسبت ریسک، بازدهی مشخصی هم به همراه دارند.
چهارمین مورد از باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی این است که طلا کالایی امن برای سرمایهگذاری است. مردم باور طلا میتواند سرمایه آنها را از تورم یا بحران نجات دهد، اما این باور، توهمی بیش نیست. برای مثال اگر در سال 2011 میلادی، مقداری طلا میخریدی، هنوز پس از گذشت ده سال، سرمایهات در ضرر بود. حال اگر مقدار تورم سالیانه را نیز به این ضرر اضافه کنیم، اوضاع بسیار وخیمتر خواهد شد.
5. سخت کار کردن به معنای درآمد بیشتر است.
همه ما دوست داریم باور کنیم که نتیجه سخت کار کردن ثروت است. اما این یکی دیگر از باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی است که بسیار رایج بوده و هست. با این حال امروزه بسیاری از مردم اعتماد خود را به این جمله، به دلیل بیعدالتیها و نابرابریهای اقتصادی که در جهان به وجود آمده، ازدستدادهاند.
این موضوع هم میتواند امری مثبت و هم امری منفی تلقی گردد. مثبت ازآنجهت که مردم به سمت کارهای هوشمندانهتر روی میآورند، منفی ازآنجهت که این موضوع حس ناامیدی در مردم ایجاد میکند که به تنبلی و افسردگی ختم میگردد. اگر تلاش و پشتکار مناسب با بهرهمندی از عقل همراه شود، امکان ندارد که کسی به موفقیت نرسد.
6. برای رسیدن به ثروت باید زجر کشید.
ششمین مورد از باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی این است که مردم تصور میکنند باید زجر زیادی بکشند. منظور از زجر کشیدن یعنی آنقدر به خود سختی بدهی، قید تمام لذتهای زندگی را بزنی و برای هر خرجی خساست به خرج دهی؛ تا بلکه تا بتوانی پساندازی داشته باشی. این سبک از زندگی نهتنها عذابآور است، بلکه هیچ بهرهای هم ندارد. برای بهبود وضعیت مالی باید خرجهایت را مدیریت نمایی، اما باید چیزهایی را هم که از آن لذت میبری تهیه کنی.
هدف از بهبود وضعیت مالی، رسیدن به آزادی مالی است و هدف از رسیدن به آزادی مالی، انجام دادن کارهایی است که از اعماق وجود به آن علاقه داریم؛ کارهایی که ما را همیشه خوشحال میکند. اگر ثروت هدف باشد، از زندگی لذت نخواهیم برد، اما اگر خوشحالی و خوشبختی هدف باشد، آزادی مالی بدون سختی زیاد و تنها با قناعت به دست میآید.
7. من جوانم و نیازی به پسانداز و سرمایهگذاری ندارم.
یکی دیگر از باورهای اشتباه در امور مالی شخصی عدم داشتن آیندهنگری است. معمولاً در سنین جوانی کسی به دوران بازنشستگیاش فکر نمیکند. ما تصور میکنیم تا زمان بازنشستگی راه درازی باقیمانده و با خود میگوییم هر زمان که به دهه 40 زندگیام نزدیک شدیم، تازه آن زمان به سرمایه بازنشستگی فکر میکنیم. اما این تصور اشتباه ممکن است در آینده برایمان گران تمام شود. زندگی پر از اتفاقات پیشبینینشده است. ما هیچ موقع نمیتوانیم مطمئن شویم که چه آیندهای در انتظارمان است.
نکته بعدی این است که به دلیل خاصیت سود مرکب، هرچه قدر سرمایهگذاری زودتر انجام شود، در آینده ثروت بیشتری نیز به دست خواهی آورد. در یادداشت «میلیاردر شدن با پسانداز روزانه 15 هزارتومان» گفتیم که تنها با پنج سال تأخیر در سرمایهگذاری، بیش از 70% از سرمایه آیندهات از دست خواهد رفت.
امیدواریم از یادداشت باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی چیز جدیدی آموخته و از آن لذت برده باشی. تعداد باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی به تعداد همه اشخاصی است که در این حوزه فعالیت دارند. اشاره به تمام این باورهای غلط و اشتباه نیاز به چندین جلد کتاب دارد، بنابراین ما تنها به مهمترین و رایجترین باورهای اشتباه در مورد امور مالی شخصی پرداختیم. تو به کدامیک از این موارد باور داشتی؟ به نظر تو، چه باورهای دیگری در مورد پول وجود دارد که اشتباه است؟ دیدگاه خود را با ما در بخش نظرات همین پست یا در شبکههای اجتماعی ما به آدرس @Vitaroir در میان بگذار. نظرات، انتقادات و پیشنهادها تو نهتنها عامل اصلی پیشرفت ماست، بلکه انگیزه قدرتمندی برای ادامه کار در ما ایجاد میکند.
متشکریم که با ما همراه بودی، تا بعد.