این روزها همهجا صحبت از دلار است. از رشد افسارگسیخته قیمتش گرفته تا هجوم مردم به صرافیها برای خرید آن. همانطور که میدانی، ظرف شش ماه گذشته نرخ دلار بیش از %65 درصد افزایش داشته است. در زمان انتشار این مطلب، نرخ دلار در تابلوی صرافی ملی از 22,000 تومان گذشته است. این نوسانات قیمتی، دورنمایی از آیندهی اقتصاد ایران را برای ما روشن کرده است. تنها با دانش است که میتوان از این طوفان اقتصادی جان سالم به دربرد. مشخصاً نرخ دلار نسبت مستقیمی با نرخ تورم دارد؛ به همین علت تحلیل نرخ دلار به تصمیمگیریهای مالی و اقتصادی شخصیات کمک زیادی خواهد کرد.
تحلیل نرخ دلار بدون تحلیل اقتصاد کلان ممکن نیست؛ بنابراین امروز قصد داریم روشهای رایج تحلیل نرخ دلار را در کنار ساختار اقتصادی ایران بهصورت کلی و به زبانی ساده شرح دهیم. توجه کن که این مطلب به کلیات تحلیل نرخ دلار میپردازد و بیشتر مناسب افراد مبتدی است. پس از بیان مقدمات اقتصاد ایران، در انتها به معرفی 20 متغیر مهم تأثیرگذار بر نرخ دلار خواهیم پرداخت؛ بنابراین تا انتها با ما همراه باش.
قبل از رسیدن به مبحث اصلی – یعنی تحلیل نرخ دلار – باید توضیحاتی در مورد پایههای اقتصاد ایران داده شود.
تفاوت قیمت و ارزش چیست؟
بهعنوان مقدمه باید در مورد تفاوت دو واژهی «قیمت» و «ارزش» صحبت کنیم. بااینکه این دو واژه در کلام عامیانه به یک معنا از آن استفاده میشود، ولی درواقع تفاوت بسیاری زیادی با یکدیگر دارند. برای مثال بسیار شنیدهای که میگویند قیمت یا ارزش یک آپارتمان یک میلیارد تومان است؛ اما این دو واژه بسیار باهم متفاوت هستند.
قیمت یک کالا باارزش آن کالا متفاوت است. قیمت، مقدار پولی است که بابت یک کالا پرداخت میشود، اما ارزش آن کالا میتواند بالاتر یا پایینتر از قیمتش باشد.
مثلاً؛ وقتی قیمت خانهای بدون دلیل و تنها با گذر زمان بالا میرود، چیزی به ارزش آن اضافه نشده و اصطلاحاً میگوییم که آن خانه «ارزشافزوده» ای تولید نکرده است؛ اما اگر یک نانوا با ترکیب آرد، آب و نمک یک نان بپزد، ارزشافزودهای خلق کرده. یا اگر یک خیاط با استفاده از پارچه، نخ، قیچی و چرخخیاطی لباسی بدوزد، میگوییم آن خیاط با استفاده از مواد اولیه یک ارزش جدید خلق کرده. به همین دلیل است که کارهای تولیدی ارزشافزوده می سازند و نه قیمت افزوده.
اما تنها یک دلیل برای افزایش قیمت کالاهایی که هیچ ارزشافزودهای تولید نمیکنند، وجود دارد و آن دلیل، تورم است.
عامل اصلی تورم بالا چیست؟
دلایل زیادی برای تورم وجود دارد؛ اما بهطورکلی به دو علت عمده تقسیم میشوند.
- افزایش هزینهی تولیدات یا خدمات
- افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات
در کشور ما علت اصلی تورم بالا، چاپ پول بدون پشتوانه بانک مرکزی برای برطرف کردن نیازهای نقدینگی دولت بهطور موقت است؛ یعنی بانک مرکزی عملاً به دولت برای کسری بودجه پول قرض میدهد.
تورم همیشه چیزی بدی نیست. وقتی تولیدات، خدمات و درنتیجه درآمدها (تولید ناخالص داخلی) با تورم افزایش یابد، اتفاق خاصی نمیافتد. مردم در عین اینکه برای کالاها پول بیشتری پرداخت میکنند، درآمد بیشتری نیز دریافت مینمایند. تورم تا زمانی که دولت درآمد یا همان تولید ناخالص ملی بالایی داشته باشد، اصلاً به چشم نمیآید؛ اما زمانی تورم مشکلساز میشود که هزینهها از درآمدها سبقت بگیرند.
ساختار اقتصادی دولتهای سرمایهداری
در اکثر کشورهای سرمایه داری معمولاً بانک مرکزی مستقل از دولت فعالیت میکند و وظیفهی تدوین سیاست های پولی را بر عهده میگیرد. ساختار اقتصادی یک دولت عموماً به سه مشخصهی اصلی تقسیم میشود:
- درآمد
- ذخیره
- هزینه
بهطورکلی در جوامع سرمایهداری، ناکارآمدی دولت رابطه مستقیمی با اندازهی آن دارد. هرچه دولت بزرگتر باشد، هزینههای بیشتری نیز باید متحمل شود. این هزینهی بیشتر، عامل اصلی ناکارآمدی یک دولت است. در کشورهای سرمایهداری پیشرفته، دولتها بسیار کوچک هستند و بخش خصوصی نقش بسیار پررنگتری در راندمان اقتصادی دارد. در این کشورها، هرکه ارزشافزودهی بیشتری تولید کند، درآمد بیشتری نیز نصیبش خواهد شد.
هزینه چیست؟
هزینه همان «بودجه» است. به برآورد احتمالی هزینههای آینده و تعیین سهم ارگانهای مختلف از این برآورد، بودجه میگویند. وقتی میزان درآمد از میزان هزینههای پیشبینیشده بیشتر باشد، میگوییم «مازاد بودجه» داریم. هنگامیکه پیشبینی درآمدها با هزینهها یکسان باشد، میگوییم «توازن بودجه» اتفاق افتاده است؛ اما زمانی که میزان هزینهها از درآمد پیش بگیرد، کلمهی «کسری بودجه» به کار گرفته میشود؛ اصطلاحی که بارها و بارها در رسانه شنیدهایم.
درآمد چیست؟
درآمد پول یا هر چیزی دارای ارزشی است که یک شخص یا سازمان درازای تولید یا خدمت دریافت میکند. درآمد دولتها معمولاً بسیار گسترده است، اما ما در اینجا به ذکر سه منبع عمده درآمدی اکتفا خواهیم کرد:
- نفت و کامودیتی ها (کالاها)؛ مانند مس، آلومینیوم، فولاد، سیمان و …
- خدمات دولتی؛ مانند خدمات گمرکی واداری
- مالیات؛ مانند مالیات کسر شده از حقوق کارمندهای دولتی و خصوصی
درآمد مالیاتی رابطه مستقیمی بارونق یا رکود اقتصادی کشور دارد. اگر اقتصاد وارد رونق شود، درآمد مالیاتی افزایش و اگر وارد رکود شود این درآمد کاهش خواهد یافت.
ذخیره چیست؟
ذخیره – که به سود انباشته نیز معروف است – سهمی است از سود یک شرکت که برای تقویت موقعیت مالی آن شرکت کنار گذاشتهشده است. ذخیره دولت در زمان رونق اقتصادی افزایش و در زمان رکود اقتصادی کاهش میابد؛ زیرا در زمانهای رکود، دولت نمیتواند هزینههای خود را پوشش دهد و مجبور میشود از ذخیره مالی کشور برداشت کند.
ذخایر دولت (و همچنین شرکتها) به چهار دسته تقسیم میشوند:
- طلا
- املاک و مستغلات
- شرکتهای تولیدی و کارخانهها
- ذخایر ارزی (دلار)
اگر دولت بنا به دلایلی نتواند بودجهی موردنیاز خود را تأمین کند، باید از این ذخایر استفاده، اوراق قرضه منتشر و یا از بانک مرکزی استقراض کند. اوراق قرضه و استفاده از ذخایر ملی به دلیل جابهجایی پول (و نه خلق آن) تورمی ایجاد نمیکنند؛ اما اگر استقراض از بانک مرکزی از پایه پولی خارج و مستقیم به اجتماع (حقوق کارمندها، بودجه نهادها و …) تزریق شود، نقدینگی دست مردم افزایشیافته و درنتیجه بر اساس نظریه عرضه و تقاضا، «قیمت» کالاها یا خدمات افزایش میابد. این همان قیمتی ست که بالاتر شرح دادیم؛ کالاها یا خدمات ثابت و حتی کهنهتر میشوند، اما به دلیل برتری تقاضا بر عرضه، قیمت آن کالاها یا خدمات افزایش پیدا میکنند.
همانطور که گفتیم، دولت برای برطرف کردن کسری بودجه میتواند از ذخایر خود استفاده کند. در ماههای گذشته دولت توانست با حفظ مدیریت شرکتها، کارخانهها، املاک و مستغلات، این داراییها را در بازار بورس به فروش رساند. اینیکی از دلایل اصلی رشد بیسابقه بورس تهران در ماههای اخیر است که با جمعآوری نقدینگی زیادی همراه بوده.
چطور دولت باعث افزایش نرخ دلار می شود؟
راه دیگر دولت برای جبران کسری بودجه، تبدیل ذخایر ارزی خود به ریال است. این کار نهتنها تلاطم بازار ارز را از بین میبرد، بلکه کسری بودجه را نیز پوشش میدهد. این ارزها از راههای مختلفی مانند درآمد دلاری حاصل از فروش نفت و کامودیتی ها ذخیرهشدهاند. دولت در مواقع اضطراری از تکنیک خاصی برای جبران کسری بودجه استفاده میکند.
بانک مرکزی با در اختیار داشتن منابع و قدرت لازم، قیمت دلار را بهصورت کاذب افزایش میدهد و ریال موردنظر خود را با فروش کمتر ارز به دست میآورد. برای مثال اگر دولت 10 میلیارد تومان کسری بودجه داشته و قیمت دلار 10 هزار تومان باشد، برای جبران این کسری بودجه باید 1 میلیون دلار از ذخایر ارزی را به فروش برساند؛ اما اگر بتواند به هر نحوی قیمت دلار را به 20 هزار تومان برساند، میتواند تنها با فروش 500 هزار دلار از ذخایر ارزی، کسری بودجه خود را جبران نماید.
اگر به ماههای گذشته نگاهی بیندازیم، درمیابیم که دولت از تمامی راههای بالا استفاده کرده:
- از بانک مرکزی استقراض نموده و تورم ایجاد کرده است.
- داراییهای خود را در بورس به فروش رسانده
- و نرخ ارز را بهشدت بالابرده است.
تنها نتیجهگیری که میتوان از این وضعیت کرد، این است که دولت کسری بودجه شدیدی را تجربه میکند. به دلیل تحریمهای اقتصادی و شیوع بیماری کرونا، درآمدهای نفتی و کامودیتی کشور بهشدت کاهشیافته. همچنین اکثر شرکتهای خصوصی و خردهفروشها به تعطیلی کشیده شدهاند و درنتیجه؛ درآمدهای مالیاتی دولت نیز کاهش پیداکرده است. همه این عوامل انتظارات تورمی و بحران را به وجود میآورند.
راهکار دولت برای جبران کسری بودجه چیست؟
در حال حاضر دولت حدود 18 هزار میلیارد تومان اوراق قرضه به فروش رسانده است. اگر دولت فروش این اوراق را ادامه دهد و ثبات را به نرخ دلار برگرداند، ابرتورمی رخ نخواهد داد و میتوان به عبور از بحران امیدوار بود؛ اما اگر دولت فروش اوراق قرضه را متوقف کند و نرخ دلار را برای جبران کسری بودجه بالا ببرد، این بدان معنی است که دولت نتوانسته حتی بهطور موقت از بحران جلوگیری کند و ما باید خود را برای بحرانی بزرگتر با تورمی بالا (Hyperinflation) آماده کنیم.
بیست متغیر مهم تعیین نرخ دلار کدماند؟
تحلیل نرخ دلار بر اساس یک متغیر کاملاً اشتباه و فاقد اعتبار است. اقتصاد ایران بر اساس بنیادها اداره میشود و این بنیادها، تحلیل اقتصاد کشور را بسیار سخت میکنند. تحلیل نرخ دلار مانند تحلیل اقتصاد ایران است؛ بنابراین نباید از یک متغیر را مبنای تحلیلهای خود قرارداد. به همین دلیل معرفی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار و مهم در نرخ دلار امری ضروری به نظر میرسد. حال با این توضیحات، میتوانیم به معرفی بیست تا از مهمترین متغیرهای تعیین نرخ دلار بپردازیم.
- میزان بودجه دولت
اگر دولت کسری بودجه داشته باشد، افزایش نرخ دلار محتمل است؛ و در نقطهی مقابل، در زمان مازاد بودجه، نرخ دلار کاهش میابد.
- میزان صادرات نفتی
کم شدن صادرات نفتی به معنای کاهش ذخایر ارزی است و دولت نمیخواهد این ذخایر را ارزان از دست بدهد. پس با تکنیکی که بالاتر توضیح دادیم، اقدام به فروش ذخایر ارزی میکند.
- جو روانی مردم
انتظارات تورمی باعث کاهش ارزش پولی میشود و مردم برای جلوگیری از هدر رفت سرمایه خود به صرافیها هجوم میبرند.
- تغییرات شاخص جهانی دلار
شاخص جهانی دلار تأثیر مستقیمی بر قیمت دلار داخلی دارد. اگر شاخص قیمت دلار بالا برود، قیمت دلار داخلی نیز افزایشی خواهد بود.
- تغییرات نرخ بهره بانک مرکزی آمریکا
این متغیر به مورد شماره 4 وابسته است. افزایش نرخ بهره، باعث افزایش قیمت دلار و کاهش نرخ بهره به باعث کاهش نرخ دلار میشود.
- شوکهای سیاسی
بعضی شوکهای سیاسی بزرگ مانند توافق برجام بر نرخ دلار تأثیر به سزایی میگذارند.
- فساد و تخلف واردکنندگان
در صورت رواج سوداگری و فساد در بین واردکنندگان، عرضهی دلار کاهش میابد و نرخ آن بالا میرود.
- عرضه و تقاضا
عرضهی بیشازحد (عرضههای بانک مرکزی) و تقاضای بیشازحد (هجوم مردم به صرافیها) باعث تلاطم نرخ دلار میشوند.
- میزان صادرات و واردات
کاهش صادرات به افزایش واردات میانجامد و افزایش واردات؛ تقاضا را برای دلار بالا میبرد و منجر به افزایش نرخ دلار میشود.
- تفاوت نرخ رشد تورم در داخل نسبت به خارج
اگر کالاها در داخل گرانتر از خارج باشند، تقاضا برای نرخ دلار بالا میرود و قیمت دلار افزایشی میشود.
- تفاوت نرخ بهره واقعی داخلی و خارجی
این متغیر هم میتواند باعث کاهش نرخ دلار شود و هم افزایش آن. اگر نرخ بهره واقعی داخلی از نرخ بهره واقعی خارجی بیشتر باشد، باعث ورود سرمایه به داخل خواهد شد. درنتیجه عرضهی ارز بالا میرود و درنتیجه نرخ دلار کاهش میابد. نرخ بهره واقعی یعنی نسبت نرخ بهره به تورم؛ مثلاً در حال حاضر نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی بیش از %30 درصد است؛ اما بانک مرکزی نرخ بهره را %15 اعلام کرده است. در این صورت نرخ بهره واقعی داخلی منفی %15 درصد است.
اما اثر تغییرات نرخ بهره بر نرخ دلار را میتوان به شیوهای دیگر تحلیل و بررسی نمود. مثلاً اگر نرخ بهره واقعی افزایش یابد، در بازار کالا (ثانویه)، باعث کاهش سرمایهگذاری و درنتیجه کاهش درآمد خواهد شد؛ و به دنبال آن، واردات و تقاضای دلار کاهش خواهد یافت که این امر موجب کاهش نرخ دلار میشود.
- رابطه مبادله
اگر نرخ رشد قیمت کالاهای صادراتی بیشتر از نرخ رشد قیمت کالاهای وارداتی باشد، نرخ دلار در اثر افزایش عرضه کاهش میابد.
- دلاریزه شدن اقتصاد
در صورت رشد شدید نرخ تورم، مردم برای حفظ سرمایههای خود به خرید دلار روی میآورند که این امر باعث افزایش نرخ دلار خواهد شد. در اینجا نگهداری پول کشوهای دیگر بهمنظور مبادله صورت نمیگیرد، بلکه بهمنظور نگهداری و ذخیره ارزشها انجام میشود.
- پیشرفت و ابداع فنّاوری
ابداع فنّاوری موجب افزایش بهرهوری نیروی کار میشود، هزینهی تولید را کاهش میدهد و درنتیجه باعث کاهش قیمت و افزایش رقابت میگردد. به دنبال آن، صادرات افزایش میابد، عرضهی دلار بالا میرود و نرخ دلار کاهش پیدا میکند.
- نسبت قیمت طلای داخلی به طلای خارجی
اگر قیمت سکه نسبت به اونس جهانی دارای حباب باشد، میتواند باعث کاهش نرخ دلار شود. در تصویر زیر میتوانی فرمول محاسبه قیمت واقعی سکه را مشاهده کنی.
- تغییرات دیدگاه مردم نسبت به کالای داخلی
اگر مردم کالای خارجی را به کالای داخلی ترجیح دهند، صادرات افزایش پیدا میکند و درنتیجه نرخ دلار بالا میرود. البته در صورت ثبات نرخ ارز تنها کیفیت کالای داخلی و دیدگاه عموم نسبت به آن تعیینکننده نرخ دلار هستند.
- فرار سرمایه به خارج
اگر در کشوری وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به نحوی باعث شود که فرار سرمایه به خارج با شدت صورت پذیرد، تقاضا برای دلار بالا میرود و درنتیجه نرخ آن افزایش میابد. بهاحتمالقوی فرار سرمایه به خارج یکی از عوامل مؤثر برافزایش نرخ دلار بوده است.
- قوانین و مقررات ارزی
قطعاً یکی از عوامل نوسانات تجاری خارجی در ایران، وضع قوانین و مقررات مختلف و متضاد در سالهای اخیر بوده که این موضوع باعث کاهش صادرات کالاها و خدمات گردیده و در پی آن عرضه دلار کاهش و نرخ دلار افزایش میابد.
- تعرفه بر واردات
تعرفه بر واردات تقاضا برای دلار را کاهش میدهد و درنتیجه، نرخ دلار کاهش میابد.
- کارایی تولید
افزایش کارایی تولید در اقتصاد یک کشور، باعث افزایش قدرت پول ملی گردیده و درنتیجه نرخ دلار کاهش میابد.
از اینکه تا انتهای مطلب با ما همراه بودی سپاسگزاریم. احتمالاً متوجه شدی که تحلیل نرخ دلار و پیشبینی آن کار سادهای نیست. ما در این مطلب تنها به کلیات موضوع پرداختیم و وارد جزئیات نشدیم. امیدواریم پس از مطالعهی این مطلب و مطالب آینده، بتوانی بهتنهایی به تحلیل نرخ دلار و اقتصاد ایران بپردازی و با آرامش و اطمینان با نوسانات اقتصادی ایران برخورد کنی. در انتها از اساتید محترم، آقایان گلشاهیان، شریفزاده و حقیقت برای کمک به تألیف این پست تشکر میکنم.