تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

Author picture

صنعت فوتبال، صنعت عظیمی است. فقط باشگاه‌ها و لیگ‌های اروپایی، بیش از 30 میلیارد دلار درآمد در سال کسب می‌کنند؛ یعنی درآمدی بزرگ‌تر از کل اقتصاد کشور استونی! بخش عظیمی از آن پول از طریق قراردادهای اسپانسرینگ تولید می‌شود. اما چرا ابرکمپانی‌های مختلف تا این حد به دیده شدن بر پیراهن‌های ورزشی، صفحه تلویزیون و دورتادور زمین‌ اصلی مسابقه اصرار، تمایل و علاقه دارند؟ علت این است که فوتبال میلیون‌ها بیننده در سراسر جهان دارد. آن‌هم نه مانند المپیک که هر چهار سال و رویداد سوپر بول (به انگلیسی: Super Bowl) که هر سال برگزار می‌شود؛ بلکه به‌صورت هفتگی میلیون‌ها نفر از اقصی نقاط دنیا به‌پای مسابقات فوتبالی می‌نشینند و قدرت فوق‌العاده‌ای را در اختیار این ورزش محبوب می‌گذارند. این قدرت عظیمی که فوتبال از طریق مخاطبین میلیونی‌اش به دست آورده، مانند یک شیرینی است که مگسان قدرت‌طلب را به گرد خود جذب می‌کند. در این بخش از یادداشت‌های ویتارو، قصد داریم به بازی قدرتی که در حوزه اسپانسرینگ فوتبال شکل‌گرفته نگاهی بیندازیم و از نحوه کارکرد تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال آگاه شویم.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

چه کسانی فوتبال را کنترل می‌کنند؟

تقریباً همه مایل‌اند در کِیک اسپانسرینگ فوتبال سهمی داشته باشند؛ شرکت‌های بیمه‌ای، برندهای ورزشی و حتی شرکت‌های سازنده نوشیدنی. اما تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال صنعت انرژی (به انگلیسی: Energy Industry) است. شاید این صنعت در چشم مخاطبان عادی چندان به چشم نیاید، اما حقیقت این است که با ثروتی خارق‌العاده، همه رقبا را در بازی قدرت کنار زده و با اطمینان، اعتمادبه‌نفس و آرامش خاصی بر تخت پادشاهی حکومت می‌کند.

صنعت انرژی، به کلیه صنایع، سازمان‌ها و کمپانی‌هایی می‌گویند که به‌نوعی در حوزه تولید یا فروش محصولات مرتبط باانرژی دخیل هستند. با اینکه این صنعت بسیار وسیع است و موضوعات کلانی را (مانند انرژی الکتریکی، هسته‌ای و تجدیدپذیر) در برمی‌گیرد، اما عمده حاکمان صنعت انرژی، ابرکمپانی‌هایی هستند که در حوزه سوخت‌های فسیلی مانند نفت و گاز فعالیت دارند.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

تاریخ فوتبال و نفت به همدیگر گره‌خورده‌اند؛ هر جا که فوتبال برود، نفت دنبالش می‌کند و هر جا که نفت برود، فوتبال نیز به دنبالش خواهد رفت. برای مثال کارکنان شرکت نفت ایران و انگلیس، فوتبال را به ایران و قطر معرفی کردند. یا کارکنان خارجی تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال که در زمین‌های نفتی رومانی کار می‌کردند، رومانی را با این ورزش آشنا نمودند، به‌طوری‌که بیشتر بازیکنان تیم ملی فوتبال رومانی در جام جهانی سال 1930 میلادی، از همین کارگران و کارکنان تشکیل‌شده بودند.

پول‌های سیاه در دهه‌های 1940 و 1950 میلادی به فوتبال سرازیر شدند. مؤسسان و کارمندان کمپانی‌های نفتی با تأمین مالی باشگاه‌های فوتبالی، لیگ‌ها، تورنمنت‌ها و رقابت‌های بسیاری را تأسیس کردند. اما گسترش و نفوذ 20 سال اخیر صنعت انرژی، به‌عنوان تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال در این ورزش، به میزان بی‌نظیری افزایش‌یافته است.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

گازپروم (به انگلیسی: Gazprom) ابرکمپانی نفت ‌و گاز روسی که سهام‌دار عمده‌اش خود حکومت روسیه است، بزرگ‌ترین کمپانی گازی جهان قلمداد می‌شود. این کمپانی اسپانسر لیگ قهرمانان اروپا (به انگلیسی: UEFA Champions League) است و مدیرعاملش نیز در سمت معاون رئیس فدراسیون فوتبال روسیه فعالیت می‌کند. همچنین نقش کمپانی گازپروم در انتقال میزبانی جام جهانی 2018 به روسیه انکارناپذیر است. از سال 2017، آن‌ها سند همکاری با باشگاه فوتبال آلمانی شالکه (به انگلیسی: FC Schalke 04) امضا کردند تا بتوانند از طریق پول اسپانسرینگ، نفوذ فوق‌العاده‌ای در غرب اروپا داشته باشند.

نفوذ تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال بسیار زیاد است. احتمالاً، شاید حتی اکثر هواداران پروپاقرص شالکه نیز ندانند که وقتی شالکه مشغول مذاکره بر سر انتقال دروازه‌بان جوان و آینده‌دارش، مانوئل نویر، به باشگاه فوتبال بایرن‌مونیخ (به انگلیسی: FC Bayern Munich) بود، رئیس‌جمهور روسیه، یعنی ولادیمیر پوتین شخصاً وارد عمل شد تا از این انتقال جلوگیری کند؛ اما نتوانست به موفقیتی دست یابد. آن‌ها همچنین اسپانسر باشگاه‌هایی مانند زنیت سن‌پترزبورگ و ستاره‌سرخ بلگراد هستند و در یک‌زمانی با باشگاه فوتبال چلسی (به انگلیسی: Chelsea F.C) نیز همکاری داشتند.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

صحبت از باشگاه چلسی شد، باشگاهی که توسط سرمایه‌دار نفتی، رومن آبراموویچ (به انگلیسی: Roman Abramovich) خریداری و به‌عنوان یکی از نماد‌های تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال و ورود مستقیم پول نفت به این ورزش تبدیل شد. آبراموویچ صدها میلیون دلار به باشگاه تزریق کرد و رکوردهای نقل‌وانتقالاتی را به صورت متوالی شکست تا تیمی بسازد که به جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا دست یابد.

پنج سال پس از خرید چلسی توسط آبراموویچ، شیخ منصور (به انگلیسی: Sheikh Mansour) و شرکتش، باشگاه فوتبال منچسترسیتی (به انگلیسی: Manchester City F.C.) را خریداری کردند تا از رقابت بر سر پادشاهی بر تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال جا نمانند.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

از آن زمان به بعد، دیگر کمپانی‌های نفتی نیز به اهمیت تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال پی بردند و سرمایه‌گذاری‌های سنگینی را برای ساخت یک امپراتوری فوتبالی در سراسر دنیا انجام دادند. در فرانسه، باشگاه فوتبال پاری‌ سن ژرمن (به انگلیسی: Paris Saint German) پس از واگذاری به حکومت قطر و واریز پول گاز به آن، به یک ابرباشگاه معروف، نسبتاً محبوب و پرستاره‌ای تبدیل گشت که  در حال حاضر حتی توانایی رقابت با باشگاه‌های مطرح اروپا را هم پیداکرده است.

باشگاه فوتبال بارسلونا (به انگلیسی: FC Barcelona) که سال‌های سال سنت نه به حضور اسپانسر بر روی پیراهنش را حفظ کرده بود، سرانجام تسلیم قرارداد اسپانسرینگ عظیم ارائه‌شده، توسط کمپانی تحت تملک حکومت قطر شد. حال حدس بزن که اسپانسر روی پیراهن باشگاه فوتبال رئال مادرید (به انگلیسی: Real Madrid CF) چه کمپانی است؟ بله، این باشگاه‌ نیز توسط یک کمپانی نفتی که در هارتلند و شاهراه انرژی جهان، یعنی خاورمیانه، حضور دارد، حمایت مالی می‌شود.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

اکنون مشخص‌شده که تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال صنعت انرژی است. پول نفت و گاز در همه جای این ورزش رخنه کرده است، اما چرا؟ چرا این کمپانی‌های نفتی به این شکل در یک ورزش محبوب حضور فعالی دارند؟ علت رقابت ابرکمپانی‌های آدیداس (به انگلیسی: Adidas) و نایکی (به انگلیسی: Nike) بر سر قراردادهای اسپانسرینگ فوتبالی بسیار واضح و مشخص است. آن‌ها می‌خواهند لوگو و نشان کمپانی‌شان دیده شود تا طرفداران به فروشگاه‌های منتخب رفته و کفش و پیراهن ورزشی مسی و رونالدو را خریداری کنند.

اما آیا هواداران منچسترسیتی تنها به‌این‌علت که هوادار باشگاه هستند، برای خرید نفت به ابوظبی سفر می‌کنند؟ یا به این دلیل که تو عاشق رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا هستی، از روسیه و شرکت‌های روسی گاز خریداری می‌کنی؟ برای اینکه دریابیم چرا نفت و گاز به‌عنوان نمایندگان قدرتمند تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال میلیاردها دلار پول به این ورزش تزریق می‌کنند، باید دیدمان را کمی عمیق‌تر کرده، از فوتبال خارج‌شده و نحوه کارکرد صنعت انرژی را توضیح دهیم.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

نفت در نقطه اوج

برای توضیح نحوه کارکرد تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال، ابتدا به ایلان ماسک (به انگلیسی: Elon Musk) مراجعه می‌کنیم:

این بازی مدام تمدید زمانی می‌شود، اما بازی یک روزی به پایان خواهد رسید. من از این بابت مطمئنم.

منظور ایلان ماسک از بازی، مسابقه فوتبال نیست، بلکه منظورش سوخت‌های فسیلی و به‌طور خاص، نفت و گاز است. صنعت نفت‌ و گاز، یکی از قدرتمندترین، عظیم‌ترین و بانفوذترین صنایع جهان است. بااینکه کل اقتصاد جهان بر نفت‌ و گاز بناشده و هنوز هم پیشران اصلی اقتصاد کشورهاست، اما همیشه یک تاریخ انقضایی وجود دارد. البته باید در پرانتز به این نکته اشاره‌کنیم که ایلان ماسک، اصلاً به فکر محیط‌زیست و یا بهبود زندگی مردم نیست، بلکه همه هدفش از بین بردن کمپانی‌های نفتی رقیبش برای در دست گرفتن بازار، کنار زدن تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال و کسب سود بیشتر است.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

اصطلاح نفت در نقطه اوج (به انگلیسی: Peak Oil) زمانی را توصیف می‌کند که استخراج نفت، هم نسبت به گذشته و هم نسبت به آینده، به بالاترین حد ممکن برسد. به‌عبارت‌دیگر، وقتی ذخایر نفت جهان به اتمام برسد و یا استخراج نفت بسیار هزینه‌بر شود، می‌گوییم که به نفت در نقطه اوج رسیده‌ایم. پیش‌بینی‌های بی‌شماری در قرن گذشته در مورد زمان اتمام ذخایر نفتی منتشرشده که همه آن‌ها هم با پیشرفت فنّاوری و هم با کشف منابع جدید، از اعتبار افتاد‌ه‌اند. اما این دفعه می‌تواند متفاوت باشد. یافتن هیدروکربن‌ها روزبه‌روز دشوارتر و بر هزینه استخراجشان نیز افزوده می‌شود.

نفت ‌و گاز انرژی‌های تجدید ناپذیری هستند و منابعشان محدود است. سؤال اینجاست، چه زمانی این انرژی‌های تجدید ناپذیر به اتمام خواهند رسید و یا استخراجشان دیگر به‌صرفه نخواهد بود؟ این تنها موضع تاجرانی مانند ایلان ماسک نیست که می‌خواهند خودروهای الکتریکی بفروشند، بلکه خود صنعت نفت به عنوان تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال نیز موضوع نزدیک شدن زمان مرگش را بارها فریاد زده است. به گزارش کمپانی شِل (به انگلیسی: Shell) – که یکی از بزرگ‌ترین کمپانی‌های نفتی در جهان است – زمان نفت در نقطه اوج را سال 2019 میلادی، یعنی بیش از دو سال پیش، اعلام کرد و اذعان داشت، استخراج نفت از همین حالا وارد فاز کاهشی شده است.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

این بدان معناست که صنعت نفت تحت‌فشار شدیدی قرار دارد و قراردادن بار کل اقتصاد یک کشور بر دوش متزلزل این صنعت اصلاً ایده خوبی نیست. اخیراً شرکت معتبر و برجسته مشاوره مالی مکینزی پیش‌بینی کرد که تا سال 2030 میلادی، متوسط درآمد خانوارهای عربستانی سقوط خواهد کرد، نرخ بیکاری افزایش خواهد داشت و 900 میلیارد دلار دارایی حکومت به بیش‌ از 2 هزار میلیارد دلار بدهی تبدیل خواهد شد. به عبارت ساده‌تر، اقتصاد عربستان به دلیل وابستگی شدید به نفت، به‌زودی به فنا خواهد رفت.

پس راهکار چیست؟ اگر کل اقتصاد کشوری وابسته به منابع طبیعی باشد که روزی تمام خواهد شد، چه رویکردی را باید در پیش بگیرد؟ یکی از راه‌های موفق و درس پس داده، متنوع سازی اقتصاد است؛ یعنی وابستگی اقتصاد به نفت را تا حد امکان کاهش دهد. همچنین، می‌توان تا جایی که امکانش باشد، برای نفت و گاز کشور مشتری پیدا کرد. مدیران تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال از مشکلات نفت و راه‌حل‌هایش به‌خوبی آگاهی دارند و می‌دانند قبل از به اتمام رسیدن ذخایر نفتی باید دست‌به‌کار شوند.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

به فوتبال بازمی‌گردیم. حکومت‌های بزرگ تولیدکننده نفت و گاز، مانند روسیه، عربستان صعودی، امارات متحده عربی و قطر، همگی در رقابتی تنگاتنگ بر سر یافتن مشتری هستند. در اختیار داشتن شبکه ارتباطی خوب، حسن شهرت و نفوذ بالا از عوامل بسیار مهم برای این حکومت‌ها و کمپانی‌هایشان به شمار می‌روند و این دقیقاً چیزی است که تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال و همچنین خود این ورزش می‌تواند برایشان به ارمغان بیاورد.

برای مثال، بزرگ‌ترین مشتری کمپانی گازپروم روسیه، کشور آلمان است. اخیراً یک بحث عمومی بسیار گسترده‌ای در مورد خطوط لوله انتقال گاز نورد استریم شکل‌گرفته که موضوع اصلی آن، افزایش نفوذ روسیه در اروپای غربی است. به همین علت تلاش برای کسب رضایت عموم مردم و حفظ وجهه عمومی در آلمان باید در اولویت کمپانی گازپروم روسی باشد. حال برای رسیدن به این هدف، چه راهی بهتر از پشتیبانی مالی محبوب‌ترین ورزش کشور آلمان وجود خواهد داشت؟

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

رئیس حوزه بازاریابی کمپانی گازپروم، قرارداد اسپانسرینگ کمپانی را با باشگاه شالکه، بخشی از استراتژی کلان‌تر گازپروم برای نشستن بر تخت پادشاهی تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال توصیف کرد:

ما مجبوریم داستان گازپروم را برای مردم تعریف کنیم… ما باید به آن‌ها بیاموزیم که چطور عاشق گازپروم باشند.

اگر بخواهیم فقط به‌صورت تئوری و نظری به این موضوع بنگریم، هدف گازپروم از حضور در فوتبال تفاوتی با حضور کمپانی‌های ورزشی مانند آدیداس و نایکی ندارد، همگی در رقابت برای کسب سود، جذب مشتری و فروش محصولاتشان هستند. البته شاید یک تفاوت عمده‌ای میان دو گروه ذکرشده وجود داشته باشد و آن، مسائل ژئوپلیتیک (به انگلیسی: Geopolitics) باشد. بازیگران بین‌المللی به‌خوبی از جایگاه تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال آگاهی دارند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا از فوتبال برای اهداف ژئوپلیتیکی خود بهره ببرند.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

گازهای گلخانه‌ای

اما یک مشکل دیگری نیز وجود دارد. نمودار زیر، بیانگر سهم صنعت انرژی در انتشار گازهای مضر گلخانه‌ای در مقایسه با صنایع دیگر است. صنعت انرژی مسئول انتشار سه‌چهارم کل گازهای گلخانه‌ای در جهان است. این موضوع، درنهایت به تغییرات اقلیمی منجر خواهد شد. جهان برای کاهش سرعت تغییرات آب‌وهوایی باید انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهد و در این مورد، در دسترس‌ترین سیبل برای روانه کردن انتقادات، صنعت انرژی است که باز یک فشار و بار اضافه‌ای را بر دوش این صنعت قرار می‌دهد.

فقط کمپانی گازپروم مسئول حدوداً 4 درصد از کل گازهای منتشرشده بین سال‌های 1988 تا 2015 بود! این فقط و فقط یک شرکت است. صنعت نفت و گاز به‌عنوان تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال تأثیر به‌شدت مخربی بر اقلیم جهانی می‌گذارد و این موضوع اصلاً ناشناخته نیست. به همین علت، فوتبال می‌تواند به نیاز روزافزون کمپانی‌‌های انرژی به نفوذ سیاسی و تائید عمومی پاسخی مناسب دهد. قراردادهای اسپانسرینگ برجسته می‌توانند با جلب رضایت عمومی از طریق فعالیت‌های درون زمین، روزهای بیشتری را برای این کمپانی‌های نفتی بخرند.

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

دو رقابت هم‌زمان

فوتبال به‌تنهایی نمی‌تواند تغییرات آب‌وهوایی و اقلیمی را متوقف کند و باشگاه‌ها تنها با اسپانسرهایی قرارداد می‌بندند که بیشترین سود را برایشان داشته باشند. به‌راستی چه کسی می‌تواند اسپانسر بد و اسپانسر خوب را از هم تمیز دهد؟ همان‌طور که بالاتر اشاره شد، فوتبال دارای قدرت فوق‌العاده‌ای است و با استفاده از این قدرت می‌تواند جوامع را به سمت دلخواهش هدایت کند. همه قدرتی که فوتبال در اختیار دارد و همچنین پولی که می‌تواند صاحب این قدرت شود، به‌طور کامل متکی به بازیکنان و هواداران است.

در اواخر دهه 1980 میلادی، کمپانی شل با اتحادیه فوتبال نروژ قرارداد اسپانسرینگ بست. در آن زمان، جنبش‌ ضد نژادپرستی «Anti-Apartheid»، این کمپانی را به دلیل کمک به رژیم دیکتاتوری آفریقای جنوبی جهت دور زدن تحریم‌های نفتی هدف قرار داده بود. ایوند آرنووگ، یکی از محبوب‌ترین بازیکنان نروژی آن دوران، رسماً اعلام کرد که به‌هیچ‌وجه در لیگی که کمپانی شل اسپانسرش باشد بازی نخواهد کرد. این اعتصاب آرنووگ، باعث شد که اتحادیه فوتبال نروژ، پیش‌قرارداد خود را با کمپانی شل به هم بزند. حال تصور کن چنین اعتصاباتی در زمان حال رخ دهد، آن‌وقت چه مشکل بزرگی برای کمپانی‌های نفتی ایجاد می‌شود؟

تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال

امروزه تماشای مسابقه یک باشگاه فرانسوی که توسط یک کمپانی گازی قطری پشتیبانی مالی می‌شود، در برابر یک باشگاه انگلیسی که تحت حمایت مالی یک کمپانی نفتی روسی قرار دارد، به امری رایج تبدیل‌شده است. انگار زمین فوتبال میزبان دو رقابت هم‌زمان است؛ یک مسابقه میزبان رقابت دو باشگاه فوتبال و مسابقه دیگر، متعلق به بازیگران بزرگ‌تری است که در زمین ژئوپلیتیک جهانی مشغول رقابت هستند و بازیشان حتی پس از دمیدن داور بر سوت پایان نیز ادامه می‌یابد.

نظر تو درباره تنها صنعت حاکم بر دنیای فوتبال چیست؟ آیا حاکمیت مطلق این صنعت به پایان خواهد رسید؟ نقش فوتبال در معادلات بین‌المللی چیست؟ دیدگاهت را در بخش نظرات همین پست یا در شبکه‌های اجتماعی ما به آدرس @vitaroir ارسال کن و آن را با دوستانت به اشتراک بگذار. نظرات و سؤالاتی که برای ما ارسال می‌کنی محرک ما برای ادامه کار است. وقتی نظراتت را می‌خوانیم بسیار خوشحال می‌شویم. این بازخوردها مایه دلگرمی ماست و انگیزهٔ ما را برای رسیدن به هدفمان دوچندان می‌کند.

متشکریم که با ما همراه بودی، تا بعد.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کن!
[کل: 5 میانگین: 5]

ویتارو در شبکه‌های اجتماعی

من به دنبال آزادی مطلق هستم:

محبوب‌ترین‌ها

آخرین‌ها

پیشنهاد سردبیر

سیاست

این پست دارای یک نظر است

  1. منابع:
    Theguardian.com
    Worldat1c.org
    Medium.com
    Latimes.com
    Priceofoil.org
    Bp.com
    Norway and National Liberation in Southern Africa, edited by Tore Linné Eriksen, Nordiska Afrikainstitutet
    Football Memories: 50 Years of the Beautiful Game, Brian Glanville
    Football Italia: Italian Football in an Age of Globalization, Mark Doidge
    Football, Corruption and Lies: Revisiting ‘Badfellas’, the book FIFA tried to ban, John Sugden, Alan Tomlinson
    Jacobinmag.com
    Coventry.ac.uk
    Bbc.co.uk
    Abc.es
    Athleticinterest.com
    Lanacion.com
    Manutd.com
    Dailymail.co.uk
    Fcbayern.com
    Rsf.org
    Tollowoil.com
    Resourcegovernance.org
    Uk.reuters.com
    Gazprom-football.com
    Greenpeace.org
    Telegraph.co.uk
    Newint.org
    Theconversation.org

دیدگاهتان را بنویسید