بیپولی بسیار سخت است. ما این را با تمام وجود درک میکنیم. اگر خوششانس باشی و بتوانی درجایی مشغول به کار شوی، باید حساب هر ریال را داشته باشی تا بتوانی تا آخر ماه دوام بیاوری. خیلی از ماها یا در این نقطه بودهایم و یا هنوز هستیم. اما بعضیها هم از این نقطه عبور کردند و چیزهای زیادی آموختند. ما در این بخش از آموزشهای ویتارو، قرار است پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی را به تو نشان دهیم تا بتوانی با کمک این نقشه راه بسیار ساده، مسیر آسانتری برای رسیدن به آزادی مالی داشته باشی.
آزادی مالی چیست؟
زمانی که تو دیگر نگران پول نباشی و بتوانی همه نیازهای اساسیات را بدون لحظهای درنگ و بهآسانی رفع کنی؛ یعنی تو به آزادی مالی رسیدهای. دیگر نیازی نیست برای خرید هر چیزی قیمت را اولویت قرار دهی. تو بهطور ناگهانی آزادی تا به کارهایی که حقیقتاً از اعماق قلبت به آن علاقه داری، بپردازی.
تو این آزادی را داری، هر زمان که خواستی از همهچیز دست بکشی و استراحت کنی، بدون اینکه نگران اجاره خانه باشی.
البته برای رسیدن به آزادی مالی نیازی به میلیارد شدن نیست. تنها کافی است، این پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی را طی کنی تا بتوانی بدون در اختیار داشتن سرمایهای میلیاردی به آزادی مالی برسی.
جریان نقدیات را مثبت نگهدار.
معمولاً اصطلاح جریان نقدی در کسب و کارها بیشتر به کار میرود، اما این اصطلاح در زندگی روزمره، به معنای خرج کردن کمتر از درآمد است. برای اینکه کسب و کارت را سالم و رو به رشد نگهداری، باید مطمئن شوی که درآمدت بیشتر از هزینههایت باشد.
تو در مثبت نگهداشتن جریان نقدیات چه مقدار موفق عمل کردهای؟ اولین قدم از پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی همین امر است. مثبت نگهداشتن جریان نقدی اساس رسیدن به آزادی مالی است. اصلاً اهمیتی ندارد که تو چه مقدار بدهی داری و هزینههایت چه قدر است. تا زمانی که پول بیشتری به خانه بیاوری یعنی جریان نقدیات را مثبت نگه داشتی.
از بپذیرفتن مسئولیتهای غیرضروری بپرهیز.
این اشتباه به معنای واقعی کلمه یکی از علتهای اصلی مشکلات مالی مردم است. مورد دوم از پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی عدم پذیرش مسئولیتهای غیر ضروری است. شاید آنها جریان نقدی مثبتی داشته باشند، اما مسئولیتهای مالی میپذیرند که نمیتوانند از پس آنها بربیایند.
ما فقط در مورد خرید گوشی موبایل گرانقیمت یا خودروی جدید صحبت نمیکنیم؛ بلکه در مورد رابطههای عاطفی گرانقیمت یا حتی ازدواج و تشکیل خانواده نیز حرف میزنیم.
سوءتفاهم نشود، تشکیل خانواده اصلاً ایده بدی نیست. اما درک رابطه تشکیل خانواده و افزایش هزینهها کار چندان سختی نیست. شاید در ابتدای ازدواج جریان نقدی مثبتی داشته باشی، اما با ازدواج و ورود فرزند به زندگی، هزینههای پیدا و پنهانی در زندگیات به وجود میآید که راه رسیدن به آزادی مالی را سختتر میکند.
یک پرتفوی سرمایهگذاری بساز.
حدود چهار هزار سال پیش، در یک پادشاهی باستانی در بینالنهرین، فردی تهیدست و فقیر به نام آرکید زندگی میکرد.
او برای اینکه بتواند بر سر سفرهاش غذایی قرار دهد، بهسختی کار میکرد. آرکید همیشه کمتر غذا میخورد و بیشتر دستمزدش را به یک آهنگر قرض میداد تا او بتواند شمشیر و زره بسازد. سپس آن آهنگر سود حاصل از فروش این شمشیر و زره را با آرکید قصه ما تقسیم میکرد.
او با کمک این سود سطح زندگیاش را بالاتر برد و دوباره این سود را در آهنگری دیگری سرمایهگذاری میکرد. این امر ثروتش را حتی بیشتر از قبل افزایش میداد.
پس از تکرار این پروسه در سالهای متمادی، ثروتش آنقدر زیاد شد که دیگر مجبور نبود تا آخر عمرش حتی برای یک روز هم کار کند. در انتها او به ثروتمندترین مرد بابل تبدیل شد.
شاید امروزه نتوان یک آهنگری برای قرار دادن پولهایت و سرمایهگذاری در آن یافت، اما مکانهای متنوعتری برای سرمایهگذاری وجود دارند که میتوانی حتی با پولهای خرد نیز ثروتت را افزایش دهی.
اگر نگوییم بهترین، قطعاً یکی از بهترین مکانها برای سرمایهگذاری، بازار سرمایه است. بازار سرمایه ما در بلندمدت همیشه پرسودترین بازار بوده و بهاحتمال فراوان پرسودترین بازار مالی خواهد بود. یکی از معجزات سرمایهگذاری در بازارهای مالی، افزایش ثروت بهصورت تصاعدی است که با نام سود مرکب شناخته میشود.
ما در مورد مفهوم سود مرکب مطالب زیادی کارکردیم. اما برای درک عظمت این مفهوم، تنها کافی است بدانی که اگر به مدت 20 سال، روزانه 15 هزار تومان در بازار بورس سرمایهگذاری کنی، با احتساب تورم، در سناریویی بدبینانه، حدود دو میلیارد و پانصد میلیون تومان به ارزش امروز سرمایه خواهی داشت!
البته بازار سرمایه مانند همه بازارهای دیگر ریسکهای خودش را دارد و ورود بدون دانش و اطلاعات درنهایت منجر به از دست رفتن سرمایه خواهد شد.
به فکر روزهای برفی باش.
هیچکس به آزادی مالی نمیرسد مگر اینکه برای اتفاقات پیشبینینشده آمادگی لازم را داشته باشد. اگر اتفاقی افتاد، اخراج شدی، کسب و کارت از رونق افتاد و یا رکودی سراسر کشور را فراگرفت، هیچ مسئلهای نیست. زیرا تو بهاندازه نیازهای ضروریات، حداقل برای 6 ماه پول پسانداز کردهای.
یک برنامه داشته باش.
همهچیزهایی که در این یادداشت نوشتیم، به نظر فوقالعاده میآیند. شاید این سوال برایت پیش بیاید که سرمایه اولیه موردنیاز برای عملی کردن این قدمها را چطور به دست بیاوریم؟ سال بسیار خوبی است که البته پاسخ واضحی هم دارد. برای خرجهایت برنامه داشته باش.
قدم آخر از پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی داشتن برنامهای مکتوب و دقیق است.
تو قرار نیست تنها در چند روز، برای شش ماه آینده پول پسانداز کنی. قرار نیست یکشبه به یک پرتفوی سرمایه چند صدمیلیونی برسی. احتمال اینکه کسی بدون برنامه به آزادی مالی برسد نزدیک به صفر است. تو میتوانی بر روی این احتمال بسیار کم شرطبندی کنی و همینطور بدون برنامه پیش بروی، اما از آنطرف، باید انتظار فقر ابدی را نیز داشته باشی.
آزادی مالی بهخودیخود یک هدف نیست. هدف این نیست که بهاندازه کافی درآمد داشته باشی و بازنشسته شوی. با رسیدن به آزادی مالی تو در موقعیتی قرار خواهی گرفت که برای انجام دادن کارهای موردعلاقه خود، بههیچوجه به فاکتور پول اهمیتی نخواهی داد. یعنی دیگر قرار نیست در شغلی که از آن متنفری، برای مدت طولانی کارکنی.
این پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی تنها یکی از میلیونها روش برای رسیدن به این امر است. امیدواریم که با مشکلات مالی کمتر، زندگیات کمی رنگیتر و جذابتر شود تا بتوانی به کارهایی بپردازی که عمیقاً از انجام دادنشان لذت میبری.
متشکریم که با همراه بودی. امیدواریم مقاله پنج قدم ساده برای رسیدن به آزادی مالی به تو کمک کرده باشد. در انتها اگر انتقاد یا پیشنهادی داری، آن را در بخش نظرات همین پست، یا شبکههای اجتماعی ما به آدرس @Vitaroir بفرست. ما وقتی نظراتت را میخوانیم بسیار خوشحال میشویم. این بازخوردها مایه دلگرمی ماست و انگیزهٔ ما را برای رسیدن به هدفمان دوچندان میکند.