آسیای غربی هفته شلوغی را پشت سر گذاشت. جو بایدن با یک لیست بلند بالایی به عربستان رفت اما کاملاً دستخالی بازگشت. از طرف دیگر، ولادیمیر پوتین به ایران سفر کرد و به نظر میرسد نسبت به جو بایدن بهتر عمل نمود و با یک پیروزی بزرگ به مسکو بازگشته است. پوتین در تهران علاوه بر همکاری استراتژیک، یک قرارداد انرژی نیز با کشورمان بست. این همان چیزی بود که بایدن میخواست؛ یک معامله نفتی. اما خاندان آل سعود دست رد بر سینه جو بایدن زد. به نظر میرسد جای گاوهای شیرده عوضشده باشد؛ پوتین در ایران توانست با یک قرارداد 40 میلیارد دلاری کنترل بیشتری بر خاورمیانه و ایران داشته باشد. همه اینها نشان میدهند که تصویر بزرگتر غرب آسیا چندان با تصورات آمریکاییها مطابقت ندارد و هنوز روسیه از ایزوله شدن فاصله زیادی دارد. کارشناسان اذعان دارند، روسیه با این قرارداد یک محور ضدآمریکایی جدیدی تشکیل داده است. اما سؤال اینجاست که آیا بهواقع پوتین در تهران یک پیروزی بزرگ کسب کرد؟ این قرارداد چطور به کمک روسیه خواهد رفت؟ اثر این ملاقات سهجانبه بر غرب آسیا و جهان چه خواهد بود؟ و درنهایت نقش ترکیه در این محور ضدآمریکایی چیست؟ در این بخش قصد داریم به سؤالات فوق پاسخ دهیم.
پوتین در تهران
دو خبر بزرگ در تهران رخ داد. خبر اول، این بود که جمهوری اسلامی ایران، برخلاف چین به شکلی واضح و بدون احتیاطهای رایج دیپلماتیک، از حمله روسیه به اوکراین حمایت کرد. سران کشور از کلمات پیچیده برای این بیانیه استفاده نکردند و پوتین در حال حاضر از حمایت کامل آیتالله خامنهای برخوردار است. ایشان در این رابطه خاطرنشان کردند: «جنگ یک مقوله خشن و سخت است و جمهوری اسلامی از اینکه مردم عادی دچار آن شوند بههیچوجه خرسند نمیشود اما در قضیه اوکراین چنانچه شما (روسیه) ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل (ناتو) با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد. اگر راه در مقابل ناتو باز باشد حدومرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند.»
پس بهعبارتدیگر، ایران میگوید اگر روسیه به اوکراین حمله نمیکرد، قطعاً ناتو این کار را انجام میداد. البته با توجه به سابقه تاریخی بسیار بد میان روسیه و ایران، شاید برای بعضیها چنین حمایت آشکاری تعجببرانگیز باشد؛ اما روسیه و جمهوری اسلامی ایران هر دو یک دشمن بسیار قدرتمند به نام غرب دارند و هر دو با تحریمهای غربی دستوپنجه نرم میکنند. همه میدانند که دشمن مشترک در ژئوپلیتیک، دوستان بزرگی میسازد. غرب روسیه و ایران را ایزوله کرد تا این دو بتوانند بهطور طبیعی با یکدیگر متحد شوند و از اعمال یکدیگر حمایت کنند.
خبر دوم، قرارداد بزرگ 40 میلیارد دلاری در حوزه انرژی بود. بهطور خلاصه، در این قرارداد آمده که روسیه به ایران کمک خواهد کرد که پروژههای نفتی و گازی بیشتری را در کشور به مرحله عملیاتی برسانند. این قرارداد بسیار قابلتوجه است؛ مخصوصاً اگر به تاریخ بنگریم. نباید فراموش کنیم که روسیه در همین دوران معاصر قسمتی از شمال کشور را مستعمره خودکرده بود. اما حال این دو کشور به شرکای استراتژیک مبدل گشتند و احتمالاً در آینده، رو به بستن قراردادهای تسلیحاتی نیز بیاورند. گرچه رهبران دو کشور هیچ حرفی در این رابطه نزدند، اما رسانههای آمریکایی میگویند که روسیه بهطورجدی خواستار خرید پهبادهای ایرانی است.
گفته میشود همکاریهای بین مسکو و تهران در سه مرحله به انجام خواهد رسید: منافع منطقهای، امنیتی و اقتصادی. حذف دلار در معاملات، اولویت اول هر دو طرف است. روسیه و ایران هر دو میتوانند مکانیسم بانکی مختص خود را تأسیس کنند، بنابراین با در نظر گرفتن همه این موضوعات میتوان گفت که پوتین میتواند چیزهای زیادی از ایران به دست بیاورد. اما نقش ترکیه در این نشست سهجانبه چه بود؟ این کشور در ایران چه اهدافی را دنبال میکند؟ آیا رابطه میان روسیه و ترکیه هنوز مستحکم است؟
اردوغان
نمیتوان چنین حرفی را با قاطعیت زد. رجب طیب اردوغان در نشست سهجانبه گذشته بهطور مستقل با رهبران ایران و روسیه دیدار داشت. اگر بخواهیم دیدار اردوغان با پوتین را وصف کنیم، در بهترین وضع آن را سرد و بیروح توصیف خواهیم کرد. در ویدیویی که از دیدار پوتین و اردوغان منتشر شد، اردوغان، ولادیمیر پوتین را حدود 50 ثانیه بهصورت سرپا (عمد یا غیر عمد) منتظر نگه داشت. نکته جالب اینجاست که پوتین معمولاً به منتظر نگهداشتن رهبران جهان مشهور است و این بار، اردوغان از فن پوتین علیه خودش استفاده کرد. در ویدیوی منتشرشده کاملاً مشخص است که رهبر روسیه بهشدت معذب، عصبی و ناراحت به نظر میرسد.
شروع دیدار بهشدت سرد بود، اما آیا ادامه این دیدار نیز به شکلی سرد و بینتیجه دنبال شد؟ به نظر میرسد گفتگوی میان اردوغان و پوتین نتیجه واضح و مبرهنی نداشته است. به طور کلی، ترکیه تلاش میکند تعادل نسبی بین روسیه و اوکراین برقرار نماید. اردوغان میخواهد انسداد و محاصره اوکراین را از بین ببرد تا اوکراینیها مشکلی در صادرات گندم و غلات نداشته باشند. درواقع، بااینکه هنوز مشکل حملونقل رفع نشده، اما پیشرفتهایی نیز در این زمینه حاصلشده و پوتین بهطور مستقیم از تلاشهای اردوغان تشکر کرده است.
غرب آسیا
بنابراین به نظر میرسد رهبران سه کشور به یک توافق کلی در مورد اوکراین دست پیداکردهاند؛ اما وقتی بحث سوریه پیش کشیده شد، اختلافات اصلی بهطور ناگهانی پدیدار گشت. روسیه و جمهوری اسلامی ایران از رژیم سوریه و بشار اسد پشتیبانی میکنند، اما ترکیه در حال آمادهسازی حمله مستقیم به این رژیم است. در ادامه این سفر، پوتین و اردوغان برای یک نشست سهجانبه به آقای رئیسی ملحق شدند. همانطور که گفته شد، اردوغان خواستار غارت شمال سوریه است و میخواهد مبارزان کرد را از آن منطقه به بیرون براند. روسیه و ایران بههیچوجه از این نقشه پشتیبانی نمیکنند و حتی به اردوغان هشدار هم دادند.
آقای رئیسی تأکید کرد که سرنوشت کشور سوریه باید به دست خود ملت سوریه و بدون دخالت خارجی تعیین شود. از آنطرف پوتین با قاطعیت گفت که همچنان به سوریه برای مقابله با گروههای تروریستی نیرو خواهد فرستاد. پسازاین دو بیانیه، اردوغان از خواسته خود عقب نکشید و از هر دو سمت خواست که از تهاجمش در سوریه حمایت نمایند. اردوغان از «دوستان عزیزش» برای درک نگرانیهای امنیتی ترکیه تشکر کرد اما درنهایت اذعان داشت که حرف بهتنهایی نمیتواند این زخمها را درمان کند.
دراینبین، فعالیتهای ترکیه و اتحاد روسیه و ایران، صفحه شطرنج غرب آسیا را بسیار جالبتر از گذشته کردهاند. رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی روابطشان را بهبود بخشیدند، اما اسرائیل دشمن قسمخورده ملت ایران است. عربستان سعودی و ایران در 10 سال گذشته دشمن یکدیگر بودهاند، اما بهتازگی مذاکراتی بین این دو کشور رخداده است. روسیه و عربستان سعودی و همچنین روسیه و ایران شرکای راهبردی هستند. این معادلات شبیه به همان استدلالات منطقی هستند که در جلسه امتحان با آن مواجه میشویم و این وضعیت خاورمیانه است. نکته دیگر این است که هم عربستان سعودی و هم ایران از اقدام روسیه برای حمله به اوکراین حمایت کردند. بهعلاوه، وزیر خارجه عربستان سعودی، روسیه را بهعنوان یک عضو حیاتی اوپک پلاس معرفی نمود. ریاض میگوید بدون روسیه، عرضه باثبات نفت امکانپذیر نخواهد بود. درنهایت، نقش آمریکا در این اتحادهای بزرگ چیست؟ به نظر میرسد منزوی کلمه درستی برای این وضعیت باشد؛ حداقل در منطقه غرب آسیا. اما آیا پوتین در تهران یک پیروزی بزرگ کسب کرد؟ شاید، ولی قطعاً در برابر آمریکا این نوبت را پیروز شده است.