برزیل و معضل فقر

Author picture

آمریکایی‌ها، ایرانی‌ها و عموم مردم جهان وقتی نام برزیل را می‌شنوند، ناخودآگاه به یاد جنگل‌های انبوه، سواحل وسیع و یا تندیس مسیح می‌افتند؛ مکانی جذاب، سرگرم‌کننده و به‌یادماندنی برای توریست‌ها. اما آیا خود مردم این کشور شبیه به توریست‌ها، در شادی، خوشی و خوشبختی زندگی می‌کنند؟ برزیل یکی از نابرابرترین کشورهای جهان و همچنین یکی از موفق‌ترین کشورهای معاصر در حوزه عملی جنبش سوسیالیسم (به انگلیسی: Socialism) است. در روزگاری که سرمایه‌داری جهانی نیمی از جهان را به تسخیر خود درآورده و نیمه‌ دیگر را نیز با استفاده از ابزار رسانه، مات و مبهوت خودکرده، طرح‌های رفاهی و اقتصادیِ دیگر نظریه‌های غیر سرمایه‌داری (به انگلیسی: Capitalism) در بایکوت خبری مانده‌اند. در این بخش از آموزش‌های ویتارو، قصد داریم از زبان آندره پاگلیارینی، استاد دانشگاه برزیلی دارتموث ایالات‌متحده‌آمریکا از موسسه گریول، به داستان برزیل و معضل فقر در این کشور بپردازیم و دریابیم چه تدابیری برای حل این معضل اندیشیده شده است.

معضل فقر در برزیل

تاریخچه

در سال 1888 میلادی، برزیل، به‌عنوان آخرین کشور قاره آمریکا قانون لغو برده‌داری را تصویب کرد. اما حتی پس از برقراری نظام جمهوریت در سال 1889، اکثریت مردم توسط طبقه ممتاز جامعه از حق رأی محروم شدند و همان طبقه ممتاز از این قدرت انحصاری برای افزایش ثروت، قدرت و نفوذ خود و خانواده‌شان استفاده کردند.

برزیل و معضل فقر ریشه در نظام حاکم پس از لغو قانون برده‌داری دارد. برای چندین دهه، برزیل در دنیا به نماد نظام الیگارشی (به انگلیسی: Oligarchy) که اساسش بر سیاست شیر و قهوه‌ (به انگلیسی: Coffee with Milk politics) است، تبدیل‌شده بود. علت انتخاب این نام، به اقتصاد مبتنی بر کشاورزی دو تا از مهم‌ترین، بانفوذ‌ترین و قدرتمندترین ایالت‌های برزیل، یعنی ایالات سائوپائولو و میناز ژرایس، بازمی‌گردد.

معضل فقر در برزیل

دولت منافع طبقه ممتاز جامعه را به میلیون‌ها فقیری که در گرسنگی دست‌وپا می‌زدند، کاملاً ترجیح‌ می‌داد. با شهری شدن برزیل، رعایایی که به مراکز شهری هجوم آورده بودند، می‌توانستند رفاه را ببینند، اما توانایی دستیابی به آن را نداشتند. آن‌ها زیستگاه‌های گسترده، فشرده اما غیررسمی به نام «فاولاس» برای خود دست‌وپا کرده بودند که نابرابری موجود در این کشور را به شکل بی‌رحمی نشان می‌داد.

در اوایل دهه 1960 میلادی، دیدگاه جایگزینی بر اساس توزیع مجدد زمین و دموکراسی گسترده شده ظهور کرد. کمونیست‌ها، رعایا، کارگران و دانشجویان از این جنبش اصلاحی حمایت کردند. اما مطابق معمول، ایالات‌متحده‌آمریکا از ترس گسترش ایده کمونیسم، به کمک طبقه ممتاز محلی، کودتایی نظامی در این کشور تشکیل داد و برزیل را به مدت 21 سال (1964-1985) به دست دیکتاتوری بی‌رحم، فاسد و مستبدی سپرد که هزاران نفر را شکنجه و اعدام کرد.

معضل فقر در برزیل

قیام طبقه کارگر

در اواخر دهه 1970 میلادی، تحرکات اجتماعی نسبتاً بزرگی برای حل مشکل برزیل و معضل فقر در این کشور دیده می‌شد. کارگران متوجه شدند که سرعت افزایش حقوق آن‌ها اصلاً با تورم افسارگسیخته هماهنگی ندارد و عامل اصلی آن، رژیمی است که به‌عمد جلوی احقاق حقوق کارگران را می‌گیرد. در همین دهه، یک رهبر کاریزماتیک، محبوب و مبارزی به نام لولا داسیلوا (به انگلیسی: Lula Da Silva) برای مبارزه با دخالت‌ کشورهای خارجی و خائنان ثروتمند داخلی به پا خواست. این رهبر محبوب، باعث بیداری، اعتصاب و قیام کارگران قلب صنعت برزیل در ایالت سائوپائولو شده بود و با توانایی‌های رهبری‌اش، فردی شایسته برای این جنبش آزادی‌خواهانه شناخته می‌شد.

لولا از وضعیت زندگی اسفناک طبقه کارگر برزیل آگاهی کامل داشت. هم والدینش سواد کافی نداشتند و هم در تأمین نیازهای اولیه زندگی فرزندانشان بسیار درمانده بودند. او تا 10 سالگی نمی‌توانست بخواند یا بنویسد. در سن 18 سالگی، وقتی مشغول کار در کارگاهی بود، انگشت کوچک پای او آسیب دید. او نتوانست تا چهار ساعت بعد با یک دکتر ملاقات کند و همین تأخیر زیاد باعث شد که دکتر معالج چاره‌ای جز قطع آن انگشت نداشته باشد. با توجه به اتفاقاتی که او و اطرافیانش گذرانده بودند، دریافتند که کارگران باید یک حزب سیاسی مخصوص به خود داشته باشند.

معضل فقر در برزیل

دو راه برای کاهش فقر

بنابراین در سال 1980 میلادی، لولا و دوستانش حزب کارگران را در برزیل ایجاد نمودند. این حزب، اولین حزب در تاریخ کشور برزیل است که توسط کارگران و برای تأمین منافع خود کارگران ایجادشده بود. البته در ابتدا این حزب کارگر نتوانست به موفقیت چندانی برسد و پس از 3 دوره انتخابات ناموفق، تنها در سال 2002 میلادی بود که لولا توانست رئیس‌جمهور برزیل شود.

در اداره، لولا متوجه شد که مشکل بنیادین کشور پهناور برزیل، فقر سامانمند و افزایش روزافزون نابرابری بود که توسط حاکمان قبلی به‌طور کل نادیده گرفته می‌شد. با این اوصاف، دولت لولا در سال 2003 میلادی، طرحی به نام بولسا فامیلیا (به انگلیسی: The family stipend و به پرتغالی: Bolsa Família) را با شکلی دیگر به برزیل و مردمش معرفی کرد. به‌طور خلاصه، در این طرح، دولت یک حقوق ماهانه‌ای را برای خانواده‌هایی که در زیرخط فقر قرار داشتند، تضمین کرد؛ 17 دلار در ماه به ازای هر نفر. همچنین اگر یک خانواده‌ای در بالای خط فقر قرار داشتند با داشتن فرزند جدید یا فرزند بالای 18 سال، می‌توانستند به یک حقوق اضافه دیگری نیز دسترسی پیدا کنند.

معضل فقر در برزیل

شاید این طرح برای برای ما آشنا به نظر برسد، زیرا مشابه ‌چنین طرحی را در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد نیز شاهد بودیم. تا زمانی که خانواده‌ها واکسن می‌زدند و فرزندانشان را به مدرسه می‌فرستادند، می‌توانستند بدون پیچیدگی‌های اداری و بدون هیچ‌گونه تبعیضی از این طرح بهره‌مند شوند. اشخاص برای بهره‌مندی از این طرح، به هیچ تست اعتیاد اجباری و یا حتی شغلی نیاز نداشتند. با این حقوق تضمین‌شده ماهانه، خانواده‌های فقیر می‌توانستند نیازهای اولیه‌شان را برطرف کنند و زندگی نسبتاً ایمن‌تری داشته باشند.

البته که این طرح برزیلی نمی‌تواند با استانداردهای آمریکایی قابل‌مقایسه باشد. اکثر خانواده‌ها حدود 38 دلار در ماه دریافت می‌کنند و این مقدار حتی در کشور خودمان نیز چندان قابل‌توجه نیست. اما ما باید به دو نکته توجه کنیم:

  1. مقایسه دلاری حقوق آمریکایی با برزیل یا هر کشور دیگری بدون در نظر گرفتن هزینه‌های محلی کار بسیار اشتباهی است.
  2. این مقدار حقوق برای کسانی که در فقر مطلق به سر می‌بردند بسیار تأثیرگذار و حیاتی بود.

با توجه به برنامه‌های اقتصادی دیگر کشورها، مقیاس عظیم طرح بولسا فامیلیا خارق‌العاده بود. در دهه 1990 میلادی، رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده‌آمریکا، بیل کلینتون (به انگلیسی: Bill Clinton) طرح اقتصادی به نام اصلاحات رفاهی (به انگلیسی: Welfare Reform) در راستای اهداف کاپیتالیسم و هیئت حاکمه آمریکا اجرا نمود. او دقیقاً در نقطه مقابل برنامه‌های رفاهی حرکت و دسترسی به خدمات دولتی را بسیار سخت‌تر کرد. او قول داد که: «رفاه عمومی که ما می‌شناسیم را به پایان برساند.»

معضل فقر در برزیل

او و هیئت حاکمه آمریکا با دست‌اندازی‌هایی مانند تست اعتیاد اجباری و الزام به اشتغال سعی داشتند پروسه دریافت کمک‌های معیشتی از دولت را تحقیرآمیز جلوه دهند و پیچیده کنند تا مردم به سمت دولت دست دراز نکنند. نتیجه این طرح اوج گرفتن فقر مطلق و قدرتمندتر شدن طبقه سرمایه‌دار جامعه شد. درعین‌حال، تجربه بنیادین برزیل تأثیر کاملاً مخالفی را بر مردم گذاشته بود. بولسا فامیلیا به‌سرعت به یک داستان موفقیت بین‌المللی تبدیل شد؛ زیرا به طرز اعجاب‌آوری فقر را کاهش داده بود. در سال 2015 میلادی، درصد اشخاصی که زیرخط فقر استاندارد تعیین‌شده جهانی قرار داشتند، از 13 درصد به تنها 3 درصد سقوط کردند.

طرح اقتصادی بولسا فامیلیا کمک کرد که بیش از 40 میلیون نفر در برزیل از منجلاب فقر خارج شوند و دریکی از نابرابرترین کشورهای دنیا، میزان نابرابری ثروت را تا بیش از 20 درصد کاهش دهد. همچنین این طرح به طرز قابل‌توجهی تعداد کودکان کار را کاهش داد که نتیجه آن، باسواد شدن کودکان فقیر برزیلی بود. تحقیقات زیادی ثابت کردند که طرح بولسا فامیلیا تأثیر به سزایی در کاهش نرخ خشونت، افسردگی پس از زایمان، خودکشی و حتی پوسیدگی دندان کودکان داشته است.

معضل فقر در برزیل

بولسا فامیلیا

طرح بولسا فامیلیای لولا (که البته نمی‌توان دولت لولا ابداع‌کننده طرح بولسا فامیلیا در نظر گرفت) فقط یک برنامه انتقال پول به دست نیازمندان نبود؛ بلکه یک عمل موفقیت‌آمیز برای خواباندن مچ میراث اشتباه غفلت اجتماعی بود. برای بسیاری از برزیلی‌ها، بولسا فامیلیا محسوس‌ترین مثالی بود که در آن حکومت، به نفع مردم کارکرد. این طرح، به خیلی از برزیلی‌ها یادآوری کرد که آن‌ها شهروند کشور پهناور برزیل هستند و با توجه به فلسفه اصلی تشکیل حکومت، نباید بین حکومت و مردم فاصله زیادی بیفتد. بولسا فامیلیا به‌صورت مستقیم به فقر مطلق حمله کرد و به خانواده‌ها اجازه داد که بتوانند بر آینده فرزندانشان سرمایه‌گذاری نمایند.

لولا در سال 2010 میلادی، به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین رهبران دنیا و با اختلاف زیاد، به‌عنوان محبوب‌ترین رهبر کشور برزیل بازنشسته شد. شاید مهم‌ترین دلیل محبوبیت رئیس‌جمهور، همین طرح بولسا فامیلیا باشد. البته این فرد متهم به فسادهای گسترده و اختلاس‌های کلان هم هست و هدف تطهیر کردن همه اعمال این شخص نیست. اما به‌هرحال، اثری که او بر اقتصاد برزیل گذاشت، انکار پذیر نیست و هنوز هم پابرجاست. برای مثال در انتخابات سال 2018 میلادی، یک فرد بسیار راست‌گرا برنده انتخابات شد و او تلاش کرد همان طرح بولسا فامیلیا را با نامی دیگر به اسم خود بزند و اجرا کند.

معضل فقر در برزیل

درحالی‌که کشورهای سرمایه‌داری تمام تلاش خود را می‌کنند تا مردم را از خدمات دولتی محروم سازند، کشورهایی مانند برزیل دقیقاً نقطه مخالف این عمل را انجام می‌دهند و درب دولت را به روی مردم نیازمند باز می‌گذارند. در دوره ریاست جمهوری لولا، فقر در ایالات‌متحده‌آمریکا افزایش یافت و در برزیل، هم فقر مطلق کاهش داشت، هم شاخص نابرابری سقوط کرد و هم حجم اقتصاد بیش از 5 برابر بزرگ‌تر شد.

این درست است که هم‌اکنون برزیل به‌عنوان کشوری نابرابر شناخته می‌شود و هنوز هم وضعیت معیشتی مردمش چندان مناسب نیست؛ اما حزب کارگر برزیل نشان داد که دولت می‌تواند با طرح‌های مختلف اقتصادی-اجتماعی فقر را کاهش دهد. اولین قدم، این است که آن حاکمان برتری‌جو بفهمند، با تنبل خطاب کردن ملت و تحقیر آن‌ها با تست اعتیاد اجباری برای دریافت کمک‌های معیشتی، نمی‌توان معضل فقر را حل کرد. دولت باید نیازهای اولیه زندگی ملتش را تأمین کند تا انسان‌ها بتوانند به‌سوی رشد، پیشرفت و کمال حرکت نمایند. لولا در برزیل به‌عنوان یک شخصیت محبوب باقی ماند، زیرا او درک کرد که همه انسان‌ها، فارغ از مذهب، قومیت و جایگاه مالی و اجتماعی، لایق یک زندگی با آبرو، سطح بالا و آسان هستند. آن عده اقلیت برتری‌جویی که در جهان و کشور خودمان مشغول مکیدن خون مردم هستند، به‌خوبی می‌دانند که در صورت بیداری ملت‌های جهان، تخت سلطنتشان فرو خواهد ریخت و حکومتی که تصور می‌کردند تا ابد متعلق به خودشان است، به‌سرعت به دست حاکمان حقیقی حکومت زمین، یعنی خود مردم خواهد افتاد.

نظر تو در رابطه با برزیل و معضل فقر چیست؟ آیا طرح بولسا فامیلیا طرح مناسبی بود؟ آیا با دخالت محدود دولت در اقتصاد موافق هستی؟ دیدگاهت را در بخش نظرات همین پست یا در شبکه‌های اجتماعی ما به آدرس @vitaroir ارسال کن و آن را با دوستانت به اشتراک بگذار. نظرات و سؤالاتی که برای ما ارسال می‌کنی محرک ما برای ادامه کار است. وقتی نظراتت را می‌خوانیم بسیار خوشحال می‌شویم. این بازخوردها مایه دلگرمی ماست و انگیزهٔ ما را برای رسیدن به هدفمان دوچندان می‌کند.

متشکریم که با ما همراه بودی، تا بعد.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کن!
[کل: 6 میانگین: 3.2]

ویتارو در شبکه‌های اجتماعی

من به دنبال آزادی مطلق هستم:

محبوب‌ترین‌ها

آخرین‌ها

پیشنهاد سردبیر

سیاست

دیدگاهتان را بنویسید