نظم نوین جهانی پسا کرونا

Author picture

مایکل گوردون در پایگاه خبری-تحلیلی وال‌استریت ژورنال (به انگلیسی: Wall Street Journal) مقاله‌ جالبی در تاریخ 23 فوریه 2022 میلادی (مصادف با 4 اسفند 1400) منتشر کرد. مایکل در این مقاله بسیار هوشمندانه با دیدگاهی نو به نظم نوین جهانی پسا کرونا اشاره می‌کند. این دیدگاه، دیدگاهی است که مردم معمولاً به آن توجهی ندارند، اما گوردون آن را می‌بیند. از دید نویسنده وال‌استریت ژورنال، ما وسط یک پروسه تحول عظیمی در نظم اقتصادی و سیاسی جهان قرار گرفته‌ایم. ایده تشریح شده مایکل صحیح به نظر می‌رسد؛ زیرا برای درک چشم‌انداز او، کافیست به اتفاقات در جریان جهان بنگریم و در آن تأمل‌کنیم تا متوجه این تحول عظیم شویم. گوردون درباره نظم نوین جهانی پسا کرونا به‌درستی می‌نویسد، اما توصیف صحیحی از آن ارائه نمی‌دهد. او می‌گوید روسیه و چین رهبری نظم نوین جهانی پسا کرونا را برعهده‌گرفته‌اند و مسئولیت کامل تغییر و تحولات سیاسی-اقتصادی جهان با این دو کشور است. اما آیا چنین گفته‌ای با اتفاقات در جریان و رخدادهای تاریخی همخوانی دارد؟ در این بخش قصد داریم به نظم نوین جهانی پسا کرونا بپردازیم، به بازیگران اصلی آن اشاره‌کنیم و دریابیم مردم و نظام سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم (به انگلیسی: Capitalism) چه نقشی در این تحول جهانی بازی خواهند کرد.

نظم نوین جهانی پسا کرونا

روسیه و چین تنها عامل؟

مایکل گوردون به روسیه و چین به‌عنوان بازیگران اصلی، عمده و اساسی نظم نوین جهانی پسا کرونا اشاره می‌کند. اما این دیدگاه به نظر اشتباه است؛ اگر نقش آمریکا، اروپا، بریتانیا و یا دیگر بازیگران جهانی بیشتر از روسیه و چین نباشد، کمتر نیست. موضوع بنیادین، عظیم و کلانی مانند نظم جهانی، همیشه یک پروژه جمعی بوده؛ خواه بازیگران درگیر به آن اعتراف کنند، خواه نکنند. ما اگر به قرن 19 و 20 میلادی بنگریم، شاید بگوییم که قرن نوزدهم، قرن طلوع امپراتوری بریتانیا (البته اگر بتوان تسلط بر آن سرزمین‌های بی‌دفاع را امپراتوری نامید!) و قرن بیستم، قرن سقوط بریتانیا و طلوع ایالات‌متحده‌آمریکا بوده است.

این استدلال خوب و قدرتمندی است. اما اینکه بگوییم این توسط بریتانیا و یا توسط ایالات‌متحده‌آمریکا انجام شد، اشتباه بسیار بزرگی است. همه این طلوع‌ها و سقوط‌ها، بخشی از سیر تکاملی تاریخ بشریت هستند و تاریخ، همیشه یک کشور را به عرش و دیگری را به فرش می‌رساند. نظم نوین جهانی پسا کرونا نیز از این قاعده مستثنا نیست. ما می‌دانیم که چطور امپراتوری ایران در دوران باستان، از صفر به بزرگ‌ترین امپراتوری تاریخ بشریت رسید و بیش از هزار سال بر آسیا، اروپا، شمال آفریقا و حتی قاره آمریکا به‌طور پیوسته حکمرانی کرد. یا اینکه چطور روم و یونان یک‌زمانی حاکم مطلق اروپا بودند اما حال هیچ اثری از روم نیست.

نظم نوین جهانی پسا کرونا

تکامل کاپیتالیسم

ازنظر ریچارد وولف (به انگلیسی: Richard Wolff)، چیزی که ما شاهدش هستیم، تکامل کاپیتالیسم است. این تاریخ ماست؛ برای مثال ما در روم و یونان شاهد تکامل اقتصاد برده‌داری بودیم. یا در ایران خودمان، اقتصاد امپراتوری پهناور ایران – که بر اساس بروکراسی قدرتمند، فدرالیسم و کشاورزی بود – با گذر زمان به نسخه‌های بسیار پیشرفته‌تری تکامل پیدا کرد. چنین مثال‌هایی در طول تاریخ فراوان است. ریچارد می‌گوید کاپیتالیسم (که سیستم اقتصادی حال حاضر کل دنیاست) در نظم نوین جهانی پسا کرونا به یک نسخه دیگری تکامل پیدا خواهد کرد.

برای مثال، کاپیتالیسم، ایالات نیو انگلند و یا مید وِست آمریکا را به‌عنوان هسته مرکزی موفقیت نظام سرمایه‌داری و رویای آمریکایی (به انگلیسی: American Dream) معرفی کرده بود. سپس کاپیتالیسم تکامل پیدا کرد و نیو انگلند و مید وست نه تنها از هسته مرکزی به حاشیه کشیده شد، بلکه به‌مرورزمان به کمربند زنگار (به انگلیسی: Rust Belt) نیز تبدیل گشت. حال نیو انگلند میزبان دانشگاه‌ها و مراکز بهداشتی درمانی است و همه صنایع سنگین به‌جای دیگری کوچ کرده‌اند. پس بدین‌ ترتیب سیستم کاپیتالیسم تکامل پیدا و به منطقه دیگری کوچ کرد. به‌عبارت‌دیگر، سرمایه‌داری در منطقه‌ای سقوط می‌کند و در منطقه دیگری طلوع.

نظم نوین جهانی پسا کرونا

از دید ریچارد وولف، حکمرانی ایالات‌متحده‌آمریکا برجهان به اتمام رسیده است. سخن او منطقی به نظر می‌رسد؛ زیرا کاپیتالیسم خانه‌ای ندارد. این سیستم مانند ویروس، پس از بهره‌کشی از میزبان و کشتن او، به‌راحتی به مکان دیگری نقل‌مکان می‌کند. ایالات‌متحده حدود یک قرن بر دنیا حکومت کرد، اما در نظم نوین جهانی پسا کرونا دیگر به‌عنوان بازیگر اصلی فعالیتی نخواهد داشت. پس از جنگ جهانی نخست، به‌واقع هیچ رقیبی توانایی به چالش کشیدن آمریکا را نداشت. جنگ جهانی اول، اروپا را نابود و غلام حلقه‌به‌گوش آمریکا کرد. سپس، درست زمانی که قاره سبز خواست به اقتدار گذشته بازگردد، دوباره با جنگ جهانی دوم به زمین کوبیده شد و دیگر نتوانست سرپا شود.

البته پایان امپراتوری آمریکا در نظم نوین جهانی پسا کرونا بدان معنا نیست که همه‌چیز به‌خوبی و خوشی به پایان می‌رسد. حقیقت این است که در نزاع بین ظالمان، تنها ابزار بهره‌کشی، ظلم و غارت از غرب به شرق منتقل خواهد شد. این کار کاپیتالیسم است که از مکانی به مکان دیگر درحرکت باشد. برتری‌جویان برنامه‌ریزی کرده‌اند که هسته رشد مرکزی تولیدات و خدمات این سیستم را، از ایالات‌متحده به چین، هند و دیگر نقاط دنیا منتقل کنند.

نظم نوین جهانی پسا کرونا

بازیگران قدیمی در تلاش‌اند تا در نظم نوین جهانی پسا کرونا نقشی داشته باشند. ما این موضوع را به‌طور خاص در آلمان می‌توانیم مشاهده کنیم. این کشور عاجزانه التماس می‌کند که در نظم نوین جهانی پسا کرونا حضوری فعال داشته باشد. سران حکومت آلمان پس از تجاوز روسیه به اوکراین، به شکلی بی‌سابقه دست به تجهیز ارتش و افزایش بودجه نظامی خود زدند. بااینکه از سال 1945 میلادی، آلمان کشوری اشغال‌شده محسوب و علیرغم حکم‌فرمایی کامل بر اقتصاد اروپا، هنوز سیاست‌های خارجه‌اش توسط آمریکا تبیین می‌شود، اما درهرصورت هیئت حاکمه ایالات‌متحده اجازه افزایش بودجه نظامی‌ را در آلمان صادر کرده است.

بسیاری رفتار بازیگران جهانی را عمل‌گرایانه، منطقی و بدون دخالت احساسات انسانی می‌پندارند، اما همین رفتار برتری‌جویانه‌ای که تصور می‌کنند از کل جمعیت کره زمین بیشتر می‌فهمند، خود نتیجه مستقیم غرور و خودبرتربینی است. هیئت حاکمه آمریکا از بدو تأسیس همیشه خود را برتر از دیگران می‌دانسته و با این فکر که ما قوم برگزیده و برتر هستیم، به خود حق غارت، بهره‌کشی و استثمار دیگر ملت‌های جهان را داده است. چه نظم نوین جهانی قبل از کرونا و چه نظم نوین جهانی پسا کرونا، ملت‌ها هیچ نقشی در ایجاد آن نداشته‌اند. دنیا در حال حاضر، با مدیریت نظام سرمایه‌داری به وضعیت اسفناکی دچار شده و برای تغییر این وضعیت، دست به هر کاری می‌زند. اما آیا نظم نوین جهانی پسا کرونا بازهم بر وفق مراد برتری‌جویان خواهد بود؟

نظم نوین جهانی پسا کرونا

نقش مردم در نظم جدید

ما با مایکل گوردون و ریچارد وولف در مورد وقوع نظم نوین جهانی پسا کرونا موافق هستیم. اما اینکه آیا چنین نظمی متناسب با خواست برتری‌جویان، ظالمان و سلطه‌طلبان برپا خواهد شد یا خیر، هنوز جای بحث دارد. در سال گذشته در جهان هم شاهد فرازوفرودهای سنگینی بودیم؛ جنگ‌ها، درگیری‌ها، تهدیدها، فقر و فاصله طبقاتی وحشتناکی که در جهان حاکم و قدرت و ثروت در دست عده‌ای از انسان‌های ناصالح متمرکز است. انبارهای اسلحه را پرکرده‌اند، مراکز تصمیم‌گیری جهانی را در اختیار گرفته‌اند و به اعتبار اینکه اسلحه و قدرت دارند، راجع به سرنوشت ملت‌ها تصمیم می‌گیرند، جنگ راه می‌اندازند، تهدید می‌کنند، مناسبات جهانی را تنظیم و بر ملت‌ها تحمیل می‌نمایند.

جنگ اخیر را ببینیم؛ قدرت‌های فاسد جهانی باهم تفاهم کرده‌اند که جهان را بین خودشان تقسیم کنند و یک جنگ خانمان‌سوز را به مردم تحمیل کردند. البته با مقاومت مردم اوکراین، فعلاً آن طراحی، با موانع جدی مواجه شده، ولی آن‌ها دست برنمی‌دارند و به دنبال برپایی نظم نوین جهانی پسا کرونا در دنیا هستند. پس از جنگ جهانی دوم، حدود ۸۰ سال یک نظمی را حاکم کردند و برجهان مسلط بودند. این شرق و غرب به‌ظاهر متضاد، درواقع دوتیغه یک قیچی برای بریدن گلوی ملت‌ها و ضایع کردن حقوق آن‌ها هستند. هرکدام برای بقای خودشان نیازمند طرف مقابل هستند تا اعمال خودشان را توجیه کنند. اما به‌مرور بیداری جهانی و بیداری انسان‌ها این نظم ظالمانه را به خطر انداخته است.

نظم نوین جهانی پسا کرونا

ملت‌ها اکنون بیدار شده‌اند و این بیداری به‌سرعت رو به گسترش است. آن‌ها می‌گویند بالاخره ما اختیارمان را دست عده‌ای داده‌ایم و حال علیه اهداف مدنظر ما از این قدرت و اختیار استفاده می‌شود. ملت‌ها به دنبال این هستند که مستقیماً اراده خود را اعمال و در سرنوشت خودشان مشارکت کنند. دنبال این هستند که ثروت، قدرت، آزادی، عدالت، رفاه، دوستی و امنیت برای همه باشد؛ نه اینکه قدرت‌های جهانی امروز به قیمت ناامنی و فقر دیگران، برای خودشان امنیت و رفاه درست کردند.

به قول جان مک کافی، ما وارد عصری شدیم که پدیده دولت در برابر مردم به یک نرم اجتماعی تبدیل‌شده است. این سیل بیداری، قدرت‌های جهانی را به وحشت انداخته و دنبال این هستند که نظم جدیدی را با همان ماهیت قبلی علیه ملت‌ها، علیه انسانیت، علیه ارزش‌های انسانی اما با تابلو و رنگ و لعاب دیگری دوباره برجهان حاکم کنند.

نظم نوین جهانی پسا کرونا

امیدواریم که بیداری، وحدت و اهتمام ملت‌ها این نقشه غیرانسانی را به‌طور کامل خنثی و شرایط را به نفع انسان‌ها تغییر بدهد. اما چاره کار این است که ثروت و قدرت توزیع و نظام سرمایه‌داری برچیده شود. بیداری انسانی ــ جهانی به‌سرعت همدلی انسان‌ها را تقویت می‌کند، دست‌های ملت‌ها را به هم گره می‌زند و با سرعتی باورنکردنی به سمت یک همبستگی جهانی در برابر قدرت‌ها، طاغوت‌ها، دیکتاتورها و نظم ظالمانه حاکم بر عالم حرکت می‌کنند. امیدواریم امسال، سال حرکت عمومی ملت‌ها و رُفتن قدرت‌های طاغوتی از زمین و پاک‌سازی جامعه انسانی از کینه‌ها، عداوت‌ها، ظلم‌ها، تبعیض‌ها، حرمان‌ها، فقرها، جهل‌ها و بی‌عدالتی‌ها و گسترش آگاهی و دانایی، عشق و محبت، صلح و عدالت، برادری، همراهی و تعاون باشد.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کن!
[کل: 3 میانگین: 4]

ویتارو در شبکه‌های اجتماعی

من به دنبال آزادی مطلق هستم:

محبوب‌ترین‌ها

آخرین‌ها

پیشنهاد سردبیر

سیاست

دیدگاهتان را بنویسید